☀️ ۱۷ 👴 نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد. پس، یک روز با صاحب کار خود موضوع را در میان گذاشت. چرا که پس از سال های طولانی کار کردن و زحمت کشیدن، دیگر به استراحت نیاز داشت. 🏠 صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد. سرانجام صاحب کار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت می کرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد. ☹️ با این وجود که نجار دلش چندان به این کار راضی نبود، اما با اکراه پذیرفت. و چون پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود، مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و با سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به خاطر رسیدن به استراحت، خیلی زود کار را تمام کرد. 😲 او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. و صاحب کار برای دریافت کلید به آنجا آمد. زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ای ست از طرف من به تو به خاطر سال های همکاری مان! 😱 نجار، یکه خورد و بسیار ناراحت شد. در واقع اگر او می دانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن به کار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن به کار می برد و کار را به صورت دیگری پیش می برد. 👌 این داستان زندگی ماست. هر روز که می گذرد، در واقع در حال ساخت زندگی ابدی مان هستیم و متاسفانه گاهی کمترین توجهی به آنچه که می سازیم نداریم. و واقعیت این است که سرانجام باید در همین ساخته ها زندگی کنیم. اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود می کنیم. 😇 شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر میخ های زندگی شما کوبیده می شود. سپس تخته ها در آن جای می گیرند و دیواری برپا می شود. مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید. ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ✴️ (ع): آن كه خردمند است، از خواب غفلت بيدار مى شود و براى سفر آخرت مهيّا مى گردد و خانه هميشگى خود را آباد مى كند. 🏷 غررالحكم، حدیث ۸۹۱۸ 🆔 @Marefate_Mahdavi