🔆امام علی علیه السلام: 🔰نهج البلاغه، خطبه150 👈و چون خداوند، فرستاده خود را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگشتند، و با پیمودن راه های گوناگون به گمراهی رسیدند، و به دوستانی که خود گزیدند، پیوستند و از خویشاوند گریختند. از وسیلتی که به دوستی آن مامور بودند، جدا افتادند، و بنیان را از بن برافکندند، و در جای دیگر بنا نهادند. آنان معدن هر گناهند و هر فتنه جو را درگاه و کناه. از این سو بدان سرگردان. در غفلت و مستی به سنت فرعونیان؛ یا از همه بریده و دل به دنیا بسته، و یا پیوند خود را با دین گسسته.👉 ♦️زیر سقف سقیفه 🔸در فصل پایانی کتاب سیره رسول خدا (ص)، درباره بحران سیاسی موجود در مدینه، در سال پایانی زندگی آن حضرت، سخن گفتیم.📚 حقیقت آن است که درک درست رخدادهایی که پس از رسول خدا (ص)، در ارتباط با رهبری جامعه افتاد و ابوبکر به خلافت رسید، بدون توجه به جناح بندی های موجود در مدینه آن روز ممکن نیست. ⚠️یک گروه مهم انصار بودند که از جریان فتح مکه به این طرف در اندیشه مشکلات پس از رحلت رسول خدا (ص)🥀 افتاده و نگران آینده خود بودند، آنان به دلیل ترسی که از تسلط قریش داشتند، بی توجه به بیعتی🤝 که در غدیر با امام علی (ع) کرده بودند --و شاید احتمال موفقیت او را نمی‌دادند-- در سقیفه اجتماع کردند. 👤حباب بن منذر یکی از سران انصار، در سخنان خود در سقیفه، انصار را برتر از قریش دانست و گفت: این شمشیر آنان بودکه اسلام را پیروز کرد. از سخنان حباب چنین به دست می آید که آنچه انصار را به این اقدام نسنجیده واداشت❌، ترس همراه با رقابت در برابر قریش بوده است. از سوی دیگر چند نفر از مهاجران که در دو هفته اخیر زندگی رسول خدا (ص) دست به اقدامات مشکوکی💥 زده بودند، با شنیدن اجتماع سقیفه، به سرعت به آن محل رفته و به بحث و گفتگو با انصار پرداختند. 📚گزارش مفصل سقیفه را از طرق خبری مختلف، ابوبکر جوهری در کتاب السقیفه خود آورده است. مورخان دیگر هم کمابیش به آن پرداخته اند. 💠ابن اعثم می نویسد: پیش از آمدن مهاجران به سقیفه، میان انصار بحث و گفتگوی فراوانی شد. یکی از انصار گفت: شخصی را برگزینید که قریش ملاحظه هیبت او را بکند و انصار از او ایمن باشند. کسانی سعدبن عباده👤 را پیشنهاد کردند. اسید بن حضیر که از اشراف اوس بود به مخالفت برخاست. او گفت: خلافت باید در قریش بماند. دیگران بر ضد او سخن گفتند؛ بشیر بن سعد خزرجی -رقیب سعد بن عباده- نیز از قریش دفاع🗡 کرد. عویم بن ساعده گفت: خلافت جز از آن اهل بیت نبوت نخواهد بود، همان جایی قرارش دهید که خدا✨ قرار داده است. 📑گزارش ابن اعثم نشانگر تضاد و رقابت داخلی میان انصار است. اشاره اخیر حکایت از آن دارد که در سقیفه کسانی به یاد امام علی (ع)✨ بوده اند. 👥اسید بن خضیر از اوس و بشیر بن سعد عموزاده سعد بن عباده، اولین افراد انصاری بودند که در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند. می دانیم که بعدها انصار از تسلط قریش ناراضی گشتند. 💥تردیدی نباید کرد که در سقیفه، پس از کنار گذاشتن بیعت با امام علی (ع)، رقابت قبیله ای👨‍👩‍👧‍👦 آغاز شد و عاقبت با استناد به "برتری قبیله ای" که قریش داشت، علی رغم محدودیت نفوذ آنان در مدینه آن روز، و البته با استفاده از عنادهای داخلی انصاد، قریش به خلافت رسید👑. توجه به سن ابوبکر و معیار قرار دادن آن نیز مورد نظر موافقان بود، در حالی که امام علی (ع) جوان بود. 🌀بدین ترتیب باید گفت هیچ شیوه و شرایط شناخته شده ای برای انتخاب ابوبکر جز معیارهای قبیله ای --استناد به برتری قریشی و پیوند خانوادگی با رسول خدا (ص)✨-- در سقیفه مطرح نشده است. 🔰آنچه که به عنوان معیارهای یک خلیفه مطرح شد همین بستگی به قریش و اشاره به سن ابوبکر بود. در واقع این تنها معیارهای جاهلی بود که همراه جدل های سیاسی او را به خلافت رساند. 👈پس از خاتمه بیعت در سقیفه، آنان از آن محل خارج شدند. بنا به روایت براء بن عازب، آنان در کوچه ها به راه افتاده و به هر کس می رسیدند دست او را گرفته، به دست ابوبکر می مالیدند🤝، چه آن شخص بدین کار تمایلی می داشت یا نه؛ 💠براء می افزاید: در آن زمان بود که من به در خانه بنی هاشم رفتم و خبر را به آنان دادم. توجه این گروه در بیعت گرفتن برای ابوبکر تا اندازه ای بود که بنا به نقل ابن ابی شیبه، آنان در مراسم تدفین رسول خدا (ص)🥀 حضور نداشتند و تنها بعد از دفن بازگشتند. 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب: "تـاریخ سیـاسی اسلام (تاریخ خلفا)، ج2، ص18-25"، رسول جعفریان. ۶۸ @marefatemahdavi