👈عمر می گوید: او زمیل رسول خدا (ص) است؛ همانگونه که او می توانسته امر و نهی کند، چیزهایی را حلال و چیزهایی را حرام کند، او نیز می تواند چنین کند. بدین صورت خلیفه حدود اختیارات خود را درست همانند پیامبر (ص) می داند و جز در مورد قرآن، به چیز دیگری باور ندارد.‼️ 🔸آنچه که درباره نفی خلیفه از نقل حدیث و کتابت آن نقل شده دقیقا با این اندیشه خلیفه سازگاری دارد، گویا خلیفه بر این باور بود که تنها قرآن است که میتواند ثابت باشد، اما حدیث چنین وضعیتی ندارد و هر زمان حاکم می تواند به نحوی که مصلحت می داند عمل کند. به عبارت دیگر آنچه از رسول خدا (ص)✨ نقل شده تنها مربوط به اختیارات او به عنوان یک حاکم بوده و اینها اختیاراتی است که او نیز فعلا به عنوان یک حاکم دارد. ❌بعید است که ما جز، عمر و عثمان که اختیارات خود را در حد تشریع و دخالت در عبادات نیز می دانستند، خلیفه دیگری را پیدا کنیم. 👈اجتهادات شخصی خلیفه نوعا بر اساس "مصالح" مورد نظر او صورت می گرفت. متعه حج و متعه نساء از مشهورترین امور شرعی اند که رسول خدا (ص) حلال می‌شمرده و خلیفه آنها را نامشروع اعلام کرده است. گفته شده است: عمر منشا حلیت آن در دوره رسول خدا (ص) را نوعی ضرورت موقتی می دانسته است. 👈نمونه دیگر نیز حذف "حی علی خیرالعمل" از اذان بود. این در حالی بود که کسانی چون امام سجاد (ع)✨ و عبدالله بن عمر همیشه این جمله را در اذان می‌گفتند. گفته شده: عمر اولین کسی است که قیام رمضان را باب کرد. او این کار را در سال چهاردهم هجری انجام داده و به همه شهرها نوشت تا چنین کنند. این همان نماز تراویح است که هنوز میان سنیان مرسوم است. همین که عمر چنین اختیاراتی را برای خود قائل بود سبب شد تا او در یک زمینه احکام متناقضی صادر کند. نمونه آن در برخی از مسائل ارث بود. 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب: ″تـاریخ سیـاسی اسلام، ج2،ص83-87″، رسول جعفریان. ۷۹ @marefatemahdavi