⭕ عاقبت بخیری سیاسی! 🔹در طول تاریخ صدر اسلام و انقلاب اسلامی افراد متعددی را می بینیم که بعد از سالها مجاهدت و هزینه دادن پای آرمان‌های دینی و انقلابی، در آخر عاقبت بخیر نگشته و دچار التقاط و انحراف شدند. بزرگانی که روزگاری شکنجه ها دیده و زجر ها کشیدند. انقلابیون سابقی که امروز مایه عبرت انقلابیون جوان بوده و اسیر خودخواهی ها و هواهای نفسانی خویش هستند. در این شبهای عزیز برای عاقبت بخیری سیاسی خودمان دعا کنیم. دعا کنیم که الگویی برای نسل های بعدی باشیم و نه عبرت. دعا کنیم در این مسیر ثابت قدم مانده و عاقبت مان ختم به رستگاری و شهادت شود. 🔹 زبیر یکی از نمونه های مهم عاقبت به شری در تاریخ صدر اسلام است. آری به تعبیر رهبری حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است. «این زبیر کسی بود که در زمان پیامبر، جزو شخصیتها و برجسته‌ها و پسر عمّه پیامبر و نزدیک به آن حضرت بود. حتّی بعد از دوران پیامبر هم جزو کسانی بود که برای دفاع از امیرالمؤمنین، به سقیفه اعتراض کرد. بله؛ «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است»! خدا عاقبت همه‌مان را به خیر کند. گاهی اوقات دنیا طلبی، اوضاع گوناگون و جلوه‌های دنیا، آن‌چنان اثرهایی میگذارد، آن چنان تغییرهایی در برخی از شخصیتها به‌وجود میآورد که انسان نسبت به خواص هم گاهی اوقات دچار اشکال میشود؛ چه برسد برای مردم عامی.» 🔹«شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابیبکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علی بن ‌ابی طالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست که شیعه نقل کرده باشد؛ نه، این در همه‌ی کتب تواریخ ذکر شده است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابیبکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. این سابقه‌ی زبیر است. مابین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، فاصله بیست و پنج سال است.» 🔹 عاقبت بسیاری از چهره ها مقابل چشمانمان است. از آن شیخ مغروق در استخر فرح و آن دیگری که حاصل عمر امام بود و امام از آنکه در قعر جهنم نسوزد انذارش می داد تا آن مرد بهاری که غرور و تکبر امانش نداد و به وادی انحراف افتاد؛ چه بسیار کسانی که تا پای پیاده شدن امام از هواپیما کنارش بودند اما روزها و سالها بعد مقابل امام و خط امام ایستادند( منتظری، سازگارا، بنی صدر، خاتمی، روحانی، قطب زاده، یزدی، موسوی خوئینی ها، غفاری، محتشمی پور و حسین خمینی) روایت رهبری را ببینید:«بعضیها با امام از پاریس تو هواپیما بودند و آمدند ایران؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند! بعضیها از دورانی که امام در نجف بود و بعد که به پاریس رفت، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اینها،موضعگیریهای اینها موجب شد که امام اینها را طرد کرد،از خودش دور کرد. میزان، وضعی است که امروز بنده دارم. اگر خدای نکرده نفس اماره و شیطان، راه را در مقابل من منحرف کردند، قضاوت چیز دیگری خواهد بود.» 🔹کنشگری و فعالیت سیاسی بدون تهذیب نفس و خودنگهداری ره به ترکستان خواهد برد. لحظه به لحظه، روز به روز باید مراقبه داشت. اگر این مهم نباشد بلاشک روزی در يک بزنگاه رفوزه خواهی شد و آن روز، روز شروع پایان توست. 🔹هشدار تاریخی رهبر انقلاب را بخوانید:«نکته‌‌‌‌‌ی دیگری که فعالان سیاسی، مسئولان، صاحبان قدرت، صاحبان مسئولیتهای گوناگون و متنفذین بشدت بایستی مراقب آن باشند، مسئله‌‌‌‌‌ی انحراف و فسادپذیری شخصی است؛ همه‌‌‌‌‌مان باید مراقبت کنیم. انسانها در معرض فسادند، در معرض انحرافند. گاهی لغزشهای کوچک، انسان را به لغزشهای بزرگ و بزرگتر و گاهی به پرتاپ شدن در اعماق دره‌‌‌‌‌هائی منتهی میکند؛ خیلی باید مراقب بود. لغزشها انسان را فاسد میکند. این فساد، به انحراف در عمل و گاهی به انحراف در عقیده منتهی میشود. این هم بمرور پیش می‌آید؛ دفعتاً پیش نمی‌آید که ما فکر کنیم یک نفری شب مؤمن میخوابد، صبح منافق از خواب بیدار میشود؛ نه، بتدریج و ذره ذره پیش می‌آید. این، علاجش هم مراقبت از خود است. مراقبت از خود هم یعنی همین تقوا. بنابراین علاجش تقواست. مراقب خودمان باشیم. از یکدیگر مراقبت کنیم، برای اینکه دچار نشویم. مردم مسئولین را موعظه کنند، نصیحت کنند، بنویسند برای آنها، بگویند برای آنها، پیغام بدهند تا مبادا دچار لغزش بشوند. خطرات لغزش مسئولین هم برای نظام، برای کشور و برای مردم بیشتر است. انسان گاهی در بعضی از حرفها، در بعضی از اقدامها نشانه‌‌‌‌‌های یک چنین انحرافی را انسان مشاهده میکند. به خدا باید پناه برد، از خدا باید کمک خواست.» @marghoomat