⭕ به اسم جوانگرایی؛ به کام اهالی قدرت 🔸 تا پیش از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی؛ آن چه که بر فضای سیاسی کشور حکم فرما و مسلط بوده است؛ چیزی نبوده جز آن که مناسبات و الیگارشی حاکم بر ساخت قدرت، برای تقسیم مسئولیت های درون حاکمیت تعیین تکلیف می‌کردند و اساسا هر کس به آنان نزدیک تر بود، ارج و قرب والاتری داشت و لاجرم اینان بودند که مناصب حاکمیتی را اشغال کرده و صرفا بنابر ارادتی که نسبت به عالی‌جنابان درباری داشتند، بر کرسی قدرت چنبره می‌زدند و بر روی گرده‌ی مردم، در فکر طی‌کردن هرچه سریع تر پله های ترقی و پیشرفت در ساخت طاغوتی حاکم بودند. 🔸اما وقوع انقلاب اسلامی؛ خط بطلانی بود بر این تفکر منحط و سفله پرور و طاغوتی مسلک. آن چه در گفتمان امامین انقلاب واضح و مبرهن است؛ آن است که اگر قرار باشد کسی در حاکمیت اسلامی مشغول به شغلی و منصوب به منصبی شود؛ باید دارای ویژگی های لازم و حداکثری در آن حیطه مسئولیتی باشد و اگر خدای ناکرده کسانی بر مناصب قدرت تکیه زنند که از تعهد و تخصص لازم تهی بودند؛ و از سوی دیگر کسانی نیز واجد شرایط باشند و بر آن مسئولیت ها گمارده نشوند؛ به تعبیر امیر بیان علی (ع) مصداق "تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل" رخ داده و آینده آن جامعه جز خسران و تباهی نخواهد بود. 🔸امروز و در گام دوم انقلاب؛ با توجه به مطالبه افکار عمومی و تاکیدات چندین باره رهبر انقلاب؛ گفتمان جوانگرایی و استفاده حداکثری از جوانان انقلابی و متخصص تبدیل به گفتمان غالب و خواست عموم مردم و خصوصا جریان انقلابی شده است. همزمان با شکل گیری این امر خطیر اما؛ شاهد رویکردی انحرافی و سوال برانگیز و مضمحل کننده و به تعبیر صریح تر لجن مال کننده‌ی گفتمان جوانگرایی نیز هستیم؛ به نحوی که طرز برداشت و عملکرد بعضی جریانات سیاسی هیچ نسبت و سنخیتی با مفهوم جوانگرایی و شایسته سالاری دینی ندارد. 🔸 عدم شایسته‌سالاری و مسدود کردن ورود جوانان متخصص در لایه‌ی مدیران میانی نظام، منجر به پدید آمدن فضایی می‌شود که آقایانی همچون زنگنه و آخوندی از ابتدا بدون تخصص کافی، وارد عرصه‌ی مسئولیت بشوند و خود را سالیان سال به تنهایی یکه‌تاز این صحنه ببینند؛ بدون این‌که هیچگونه نظام ارزیابی خاصی برای سنجش عملکرد آن‌ها طراحی شده باشد. 🔸آن چه در صحنه سیاسی کشور دیده می‌شود و محل سوال افکار عمومی قرار گرفته است آن است که آیا اساسا می شود جوانی به اصحاب قدرت و ثروت و برخی جناح ها و اشخاص سیاسی متصل و مرتبط نباشد و بتواند به مسئولیت های خطیر نظام راه یابد؟ آیا امکان آن وجود دارد که جوانی انقلابی بدون آن که دم این و آن را ببیند بر مصدر امور مهمّه‌ی نظام و حاکمیت جلوس فرماید؟ به راستی امروز تخصص و تجربه و شایستگی‌های یک جوان محل قضاوت است یا رفیق و داماد و رئیس دفتر فلان مسئول بودن؟ 🔸مردم از خود می‌پرسند مگر می‌شود جوانی در عنفوان جوانی سکان مدیریت یکی از بزرگ ترین شرکت های ایران را بر عهده بگیرد؟ مگر می‌شود به یکباره در طول چند سال چندین مسئولیت مدیریتی کلان را بر عهده گرفت و به هیچ جناح و گروه و دسته‌ای وابستگی نداشت؟ چرا برای همه جوانان این سیکل پیشرفت قابل اجرا نمی‌باشد؟ آیا می‌توان به این مدل رشد تصنعی و فانتزی؛ عنوانی به جز رشد آسانسوری نسبت داد؟ متاسفانه رانت‌ها و سهمیه‌خواهی‌های جناحی و گروهی بر فضای سیاسی امروز کشور چیره شده و موجبات سلب اعتماد افکار عمومی را فراهم آورده است. 🔸انتصابات و انتخابات‌های درونی مجلس شورای اسلامی در چندماه اخیر؛ نمونه بارز و اتم و اکمل این انحراف عمیق و خطرناک است. انتصاب‌ها و انتخاب‌هایی که نه نسبتی با تخصص و تجربه افراد دارد و نه نسبتی با تعهد و فضایل آنان. این مدل رفتار سیاسی در افکار عمومی این شائبه را به وجود آورده است که آقایان مجلسی؛ انگار مشغول دریافت سهمیه های از قبل قول داده شده‌ی برخی حضرات هستند و ظاهرا تقسیم غنائم سیاسی صورت گرفته‌است. بوی نامطبوع زد و بند های منفعت‌طلبانه‌ی اهالی عافیت‌طلبی ذائقه های مردم را مورد آزار قرار داده‌است. 🔸انتظار آن است مجلسی که توسط رهبر معظم انقلاب موصوف به صفت انقلابی شده‌است در مشی و کنش سیاست‌ورزانه‌ی خود تجدید نظر کرده و بیش از این خود را درگیر حواشی خودساخته به واسطه انتخاب‌های غلط نسازد و به امورات مهمی که دغدغه‌ی این روزهای مردم شده است؛ علی الخصوص مباحث اقتصادی و معیشتی بپردازد و همت خود را معطوف به حل این مشکلات کند و این را بداند که فرصت خدمت اندک است و فرصت جبران هم اندک. ✍️ @marghoomat