⭕ لجن زار طبقاتی... 🔸کرونا با وجود همه مشکلاتی که برای جامعه ما فراهم آورد اما باعث آن شد که نگاهمان به سمت اتفاقات و افرادی برود که شاید تا دیروز نسبت به آنان غفلت و یا عدم فهم دقیق و ادراکی توأم با وارونه نمایی اجتماعی داشته ایم. کسانی که همیشه در و اجتماع منحط طبقاتی ما هستند. اینان هیچ موقع دیده نمی شوند، اصلا چرا باید دیده شوند؟ بگذاریم دردشان را بکشند و بمیرند ! هم خود راحت می‌شوند و هم ما. 🔸 جلوه ای دیگر از نهادینه شدن خصلت های طبقاتی را نشان داده و آشکار کننده موجود در جامعه است. این روزها منطق حاکم منطق سرمایه است. اگر پول داری می‌توانی زنده بمانی، اگر پول داری می توانی در خانه بمانی، اگر پول داری در فلان مدرسه و بیمارستان پذیرش میشوی و.. آری پول، این است که تعیین کننده ارزش و ضد ارزش است و تو در هر صورت محکوم به شکست و خرد شدن در زیر دست و پای سرمایه داران و مترفین و قارون و فرعون و احبار و رهبان های زمانه ای و تو باید رنج را همسفر خود کنی و گله ای هم نداشته باشی. 🔸رهبری پیش از پیروزی انقلاب در جلسات تفسیر خود سخنانی بیان داشتند که شاید مطرح کردن امروز آن منجر به زدن برچسب «فلانی ضد انقلاب است» شود : «یعنی چه اختلاف طبقاتی؟ یعنی اینکه انسان هایی که در این جامعه زندگی می‌کنند، اینها هم مثل هم نیستند؛ یک عده محکوم اند به اینکه محرومیت بکشند، رنج ببرند، خدمت گروه های دیگر را بکنند و باید از این محرومیت و رنج، گله ای هم نداشته باشند. یک عده هم بایستی برخوردار باشند، بهره مند باشند، لذت و عیش زندگی برای آنها باشد، از همه مزایا آنها بتوانند استفاده کنند و اشکالی هم نداشته باشد.» 🔹یا جای دیگر : «اگر در جامعه ای اختلاف طبقاتی بود، یعنی مردم جامعه، همه از لحاظ حقوق، با هم برابر نبودند، از لحاظ امکانات و مزایای زندگی، همه در یک تراز نبودند، یک عده توانستند بیشتر ببرند، بهتر ببرند، بهتر بگویند و زور بگویند و آن چه را که می خواهند، همان را انجام بدهند، و یک عده بیشتری مجبور بودند چشم به دست آنها باشند، گوش به فرمان آنها باشند، دست به بغل و کمر، در مقابل آنان باشند، سجده به خاک در مقابل آنها باشند؛ اگر یک اجتماعی به این صورت وجود پیدا کرد، به آن می گویند ؛ در این اجتماع اقتصاد هم طبقاتی است؛ در این اجتماع حکومت هم به ، طبقاتی ست؛ در این اجتماع، حقوق اساسی هم به سود طبقه بالاست یعنی طبقاتی ست .» 🔸تا زمانی که و اجتماع طبقاتی بر ما حاکم است و ما مشغول پند و اندرز به جماعت زرسالار و زراندوز و متکبر و بی خیال هستیم؛ باید نظاره کرد و دید که روز به روز این جماعت استکباری بر گرده مردم نشسته و به ریش همه ما می‌خندد. باید بر این طبقات ممتاز و صدرنشین خروج کرد؛ وگرنه در این همه ما غرق می شویم و آن روز است که دیگر مناسک مذهبی و.. هم تسلا دهنده این و البته شاید بهتر بگوییم «» نخواهند بود. 🔸چنان که بهشتی گفت: «بالا بروی یا پائین بیائی، جامعه ‌ای را اصلا بالای سرش قرآن پهن کنید، مادامی که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما بلرزد وجود دارد و در سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، ، تمام چهره‌اش را هم با قرآن بپوشانید، باز لجن است. در یک جامعه‌ای، فاصله اقتصادی، فاصله همه‌چیزی به وجود می آورد، به طوری که قهوه‌خانه غیر از قهوه‌خانه است، حمام اشراف غیر از حمام کارگر است، وسیله نقلیه او غیر از اوست، مدرسه‌اش غیر از او، دانشگاهش غیر از اوست، خیاطش غیر از اوست، خیابان و محله‌اش غیر از اوست؛ همان بحثی که در جامعه ما کم‌کم دارد به وجود می‌آید. این را ما می‌گوییم و این چیزی است که جنگ طبقاتی را بدون برو برگرد ایجاد خواهد کرد.» 🔹درد بزرگ جمهوری اسلامی، طبقۀ مرفه جدیدی است که هر روز گردن‌کلفت‌تر و وقیح‌تر می‌شود. و این طبقۀ هارشده، اصلاً و ابداً خصلتِ جناحی ندارد؛ فراجناحی‌ترین طبقه در جمهوری اسلامی، همین طبقۀ ای است که مردم و مستضعفین در نظام اندیشه ای اش اساسا فهم نمی شود. 🔹کسانی که این وحدت قبیله‌ای در طبقۀ اشراف را نبینند و از دریچۀ تنگ سیاست‌زدگی به این پدیده نگاه کنند، دارند تنگۀ اُحد جمهوری اسلامی را رها کرده و به دشمن وامی‌گذارند. اصولگرا و اصلاح‌طلب، تنها جایی که تضاد و تمایزی باهم ندارند همین‌جاست؛ «اشرافیت»! اشرافیتی که یک سرش در ویژه‌خواری است و سر دیگرش در مستضعف کُشی. ✍️ @margoomat