⭕ سید محسن ملجأگاهی مطمئن! 🔹اگر میخواهید قضاوت کنید که چه شخصیت ها و افرادی در طول زندگانی خود دارای چه میزان تاثیر و اثرگذاری فردی و اجتماعی بوده اند، نیاز نیست سراسر زندگانی آنان را کنکاش و بازخوانی کنید، با یک فرمول ساده میتوانید به جمع بندی برسید؛ کافی است ببینید آیا بعد از رفتن آنان خلأ ای احساس می شود یا نه؟ آیا نبود آنان ثُلمه ای به پیشبرد امور میزند؟ آیا نبود آنان ظرفیت هایی را می سوزاند؟ آیا نبود آنان مسیر اصلاحگری اجتماعی را با کندی و ایستایی مواجه می کند؟ اگر جواب مثبت بود، بدانید آن فرد مصلح سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است و حالا حالا ها مثل او گلی در میان این برهوت خشک و خسته کننده نمی روید. 🔹قطعا آقا سید محسن شفیعی یکی از نمونه های گمنام و البته تکرار نشدنی انسان انقلاب اسلامی است. نبود این مصلح مسلمان چنان خسرانی به اسلام و انقلاب وارد آورد که رهبر انقلاب از خداوند طلب استمداد کرد:«فقدان این عالم پرتلاش و خدوم و بصیر خسارتی است که جبران آنرا از خداوند متعال مسألت میکنم.»اما سید محسن چه داشت و چه کرد که اینطور مورد تجلیل نائب امام زمان قرار گرفت؟ بلاشک تحلیل و بررسی جوانب مختلف شخصیتی ایشان نیاز به تدقیق فراگیر دارد اما به نظر نگارنده یک ویژگی سید محسن از باقی خصائص هویتی و کارکردی اش مهم تر و بارز تر بود.بخوانید. 🔹امروز چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید چه در درون گفتمان انقلاب اسلامی و چه برون آن با نسلی از جوانان انقلابی پرسشگر و آرمانخواهی مواجه ایم که دیگر گوش و عقل خود را دودستی تقدیم این آیت الله و آن دکتر و مهندس نمیکنند و درباره ریزترین اتفاقات و مسائل کشور و دنیا فکر و تحلیل دارند و برای شک های مقدس خود هیچ خط قرمزی را متصور نیستند. جوانانی که دیگر با جواب های کلیشه ای و استدلال‌های تکراری برخی آقایان قانع نمی شوند و گوشی برای شنیدن و صبری برای تحمل حرف هایشان میخواهند. اینان به دنبال ملجأگاهی می گردند که با طیب خاطر سفره دل خود را باز کنند و سخنان آن بزرگتر را بشنوند و امر مبارزه را ادامه دهند. مبارزه ای که در دل خود قطعا خستگی،پشیمانی و سرزنش دارد. باید کنارت «طبیب دوار بطبه» ای باشد تا دردت را درمان و دوایی را تجویز کند و سریعا تو را به التقاط و انحراف متهم نکند. دقیقا همان دغدغه ای که امام در روزهای پایانی عمر خود خطاب به روحانیون بیان داشت. دغدغه ای که انگار همین دیروز،امام برای امروزمان گفته است. 🔹«علما و روحانیون ان شاءالله به همۀ ابعاد و جوانب مسئولیت خودآشنا هستند ولی از‏‎ ‎‏باب تذکر و تأکید عرض می کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد‏‎ ‎‏کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و‏‎ ‎‏مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و‏‎ ‎‏اگر بیراهه می روند،با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها‏‎ ‎‏دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی‏‎ ‎‏آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به‏‎ ‎‏وادی تردید و شک انداخت.اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می کنند مسلماً‏‎ ‎‏دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می تپد، و الاّ داعی ندارند که خود را با طرح این ‏مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه ای‏‎ ‎‏است که خود فکر می کنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان‏‎ ‎‏برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیراین صورت خدای ناکرده به‏‎ ‎‏دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین می افتند؛و گناه این کمتر از التقاط نیست.» 🔹 سید محسن شفیعی دقیقا در همین نقطه ایستاده بود. او جای خود را پیدا کرده بود. او پناه بی پناهی جوانانی بود که دنبال گمشده خود بودند. گمشده ای که خاضعانه شنونده بود و عاشقانه همراهت. پیامبرانه راهنماکننده بود عارفانه دعاگویت. او جوانان انقلابی را نه توصیه به محافظه کاری و نه توصیه به ندیدن واقعیتها می کرد. او آرمانخواهی را با صحنه میدان و واقعیت ممزوج میکرد و تو را مشورت میداد. همگان را به رعایت تقوا و انصاف دعوت میکرد، حتی نسبت به کسانی که سالها به او ظلم روا داشتند. پاسخگوی صدها شبهه و باز کننده گره های ذهنی شکل گرفته در اذهان جوانان مطالبه گر و آرمانخواه بود،حرفاهایی که هر جای دیگری به جز محضر سید محسن زده می شد به چوب تکفیر ضرب و شتمت می کردند. 🔹 امروز خلأ اصلی جمهوری اسلامی کمبود انسان مصلح انقلاب اسلامی است. روحانیونی که با دید نو و شگرف پدیده ها را بشناسند و تحلیل کنند.کسانی که جوان انقلابی آرمانخواه امروز را باور کنند. پدری کرده و عقلانیت و محبت را توأمان تحویلت دهند و صمیمانه پذیرایت باشند. @marghoomat