#خاطرات_شهدا
بابک عاشق
#امام_رضا (ع) بود ،
ما هر سال آبان ماه خانوادگی به پابوس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) می رفتیم ، ولی سال آخر بابک سوریه بود نتوانست به مشهد برود درست در شب شهادت امام رضا (ع) هم آسمانی شد.
بابک نمازش هیچگاه قضا نمیشد ، همیشه صبحِ زود از خواب بلند میشد ،
یکروز هم که تا ساعت 10 صبح خواب مانده بود سراسیمه از خواب بلند شد و گفت ، من نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم.
بابک همیشه در حال درس خواندن بود و حتی فوق لیسانس قبول شد و ثبت نام هم کرد اما گفت ،
رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله واجب تر از رفتن به دانشگاه است وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد