غزلی تازه برای امام رضای مهربانم او که بیرون از حرم دل‌تنگ و کمتر شاد بود آمد و در صحن مانند کبوتر شاد بود زائرت این بار با چادرسفیدِ تازه ای... زائرت این‌بار با یک حس دیگر شاد بود لحظه‌ای خود را به‌جای مادر و خواهر گذاشت جای مادر غصّه خورد و جای خواهر شاد بود غم کجا و حال خوبِ صحن آزادی کجا در حرم تنها اگر می‌زد به هر در شاد بود راستی غیر از حرم در هیچ جای دیگری می‌شود این‌قدر بی‌حدّ و مکرر شاد بود؟ از میان خاطرات کودکی تا این زمان بهترینش خاطرات صحن گوهرشاد بود https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi