✅ باستان‌گرایی با طعم ناسیونالیسم آشفته 1⃣ شکستهای ایران از دولت روس و جدایی بخش‌هایی از ایران در عصر قاجار و مداخله‌های بی‌پایان دولت‌های بیگانه در امور داخلی ایران و بی‌کفایتی حکمرانان، دفتر وطن‌دوستی و افکار ناسیونالیستی را در ایران گشود و پیشگامان جنبش تجدد‌طلبی، نسخه آنرا جایگزینی واژه «ملت» بجای «رعیت» برای مردم و شکل‌گیری هویت ملی ایرانی پیرامون آن دانستند. 2⃣ سرآغاز حکومت رضاشاه با گسترش گفتمان ناسیونالیستی باستان‌گرا و نژادپرستانه مصادف شده بود و نژادگرایی آلمان نازی با کلیدواژه ‌های«پاکی و برتری نژاد ژرمن» اثر خود را در ایران نمایان کرده بود. آخوندزاده و آقاخان کرمانی از نخستین نظریه‌پردازان این نوع ناسیونالیسم در ایران بودند که بر خلوص خون و ن‍ژاد آریایی ایرانیان تاکید داشتند و البته در میان روحانیون نیز افرادی چون ملک المتکلمین و شیخ ابراهیم زنجانی بر نشر آن اصرار می‌ورزیدند. 3⃣ پرسش این است که این هویت بخشی جدید به ایرانیان الآن به کجا رسیده است؟ امروزه جوان ایرانی در یک ناسیونالیسم آشفته با چند منبع متفاوت هویت‌بخش گیر افتاده است. به عنوان نمونه در جشن اروپایی آمریکایی "ولنتاین"، خرس و قلب و شکلات قرمز هدیه می‌دهد و شب به رسم عشاق چینی بالون عشق به آسمان می‌فرستد و مانند زرتشتیان، نامه‌ای که حاوی آرزوهای عاشقانه است را به آب می‌اندازد. برای پیمان زناشویی دنبال متن فارسی می‌گردد و برای ماه عسل سفر اروپایی رزرو می‌کند و پوشش، آرایش و خوراک اروپایی برای عروسی خود سفارش می‌دهد. 4⃣ شعار ایرانی اصیل بودن در عصر ما حربه‌ای برای حمله به باورها و عقاید دینی گشته است. راهبرد تقلیل دادن دین‌اسلام به آئین‌عربی و ایجاد تقابل حس وطن‌پرستی با عقاید دینی و درست کردن دوگانه ایرانیت و اسلامیت، همگی ابزاری است که برای کوچاندن ایرانیان از سرزمین اعتقادی خویش به جغرافیای حیرت و ناسیونالیسمی آشفته که نه هویت ایرانی را در خود دارد و نه شاخصه‌های اسلامی را. تلاش برای فرو بردن ایرانی در ملغمه‌ای از باورها و رفتارهای نامتجانس که دشمنان اعتقادی، فقط یک هدف از آن ترسیم کرده‌اند و آنهم دوری‌گزینی جوان ایرانی از ایران اسلامی و پشت کردن به تاریخ و گذشته خویش است. ✍️ سید حسن هاشمی جزی🌺 https://eitaa.com/marzbanandishe