این روزها در عرصه سیاسی شاهد صحبت‌ها و اعلام مواضع افرادی خاص از جریان اصلاحات و برخی نفوذی‌ها هستیم که قصد دارند با ترفندها و طرح سناریوهای جدید علاوه بر احیای مردگان سیاسی بر موج اسم و طرح و نام وی از ایشان به نفع جریان سیاسی اصلاحات، استفاده سیاسی نمایند. بعد از طرح مواضع جدید از سوی محسن هاشمی در سالگرد درگذشت هاشمی رفسنجانی و القای این شبهه که پدر بنده با مذاکره با امام خمینی توانست قطعنامه ۵۹۸ را محقق و از تداوم جنگ اجتناب کند، بنابراین کار بسیار هوشمندانه‌ای کرد. یا در جایی دیگر گفتند: پدر من توانست در سال ۹۲ حسن روحانی بدون رای را رئیس جمهوری کند و از جنگ داخلی اجتناب شد. پدر من توانست با تحکم به دولت روحانی در بحث برجام ایشان را به پذیرش برجام و امضای آن ترغیب و از جنگ خارجی علیه ایران اجتناب کند و ... صرف‌نظر از طرح محل تامل این نقطه نظرات که توسط فرزند هاشمی به عنوان طبقه‌بندی و امانت بوده و مطرح شده و صحت و سقم آن، باید چند نکته را مدنظر قرار داد: اول از همه آقای محسن هاشمی و اصلاحاتی‌ها بدانند که نقش هاشمی در مهندسی نظام از زمان تصدی مجلس تا زمان حیات ایشان بر هیچ کس پوشیده نیست همچون تداوم نخست وزیری موسوی معلوم الحال و تحمیل او و اعضای چپ مجاهدین انقلاب بر دولت رئیس جمهوری وقت یعنی رهبر انقلاب، عدم همراهی در جنگ و سیاست‌های دوگانه متخذه توسط ایشان و نشاندن جام زهر به امام عزیز، سرکار آوردن تکنوکرات‌ها، زاویه داشتن با مواضع اصولی امام در برهه‌های مختلف و.. دوم به شما پسر خلف هاشمی گوشزد می‌کنیم که اگر دوستان و پیشکسوتان نظام و جنگ به خاطر حفظ وحدت فضای خاص شما را پاسخگو نیستند حمل بر حق به جانب بودن و صحت گفتار و رفتار و ... ندانید. آقای محسن هاشمی بداند که دولت هاشمی با تکیه بر لیبرال‌ها و تکنوکرات‌ها نظام را دچار انحراف از انقلاب و عدالت محوری و سیاست‌های اجرایی در قالب توسعه نمود که اصلاح‌طلبان دهه هفتادی همگان به طور مکتوب به این امر اعتراف دارند و خاطرات عالیجناب سرخ‌پوش و آقاسی و ... را از یاد نمی‌برند خاصه مردم عزیز و فهیم ایران. آقای هاشمی حباَ لعلی در سال ۸۴ به صحنه نیامد بلکه از بغض اصول‌گرایان قصد داشت به صحنه بیاید چرا که خاتمی را با مهندسی (دوگانه خاتمی-ناطق) از جیب مبارک بیرون آورده بود و می‌خواست نظام از حیطه نفوذ خودش خارج نشود (حتما فراموش نکردید که خواهران شما نظام را قلمرو مطلق بابا می‌دانستند و خواهان انحلال سپاه و شورای نگهبان و محدود کردن اختیارات رهبری بودند). آمدن احمدی‌نژاد به نوعی خارج شدن اوضاع از دست هاشمی بود و ضربه‌ی سختی خوردند به همین خاطر با کراهت جبهه گسترده اصلاح‌طلبی را ایجاد کردند و با همراهی دوستان بیرونی خود و اندیشکده‌ها و نظریه‌پردازان دشمن به دنبال صیانت از آراء خیالی و تقلب ساختگی در فتنه ۸۸ بودند. ما فراموش نمی‌کنیم که مواضع هاشمی در نماز جمعه کذایی و ستاد فتنه در همراهی با خاتمی و اصلاحات و نامه‌‌ی بدون سلام به رهبر انقلاب و شرکت در نشست‌های فتنه‌گران و هزاران موضع دوگانه دیگر ایشان، چالش‌گری برای نظام بود نه ایجاد آرامش و امنیت. (لابد در این سال‌ها مواضع خواهران و برادران خویش و مکالمات و زندان‌های آنان را در خاطر مبارک‌تان دارید) آقای هاشمی فراموش نکنید اقرار شما در مهندسی دوباره نظام در سال ۹۲ توسط پدرتان جالب و مبارک است چرا که هاشمی می‌خواست عرصه هماهنگی و کنترل نظام را بعد از ۴ سال ایجاد بحران مشروعیت و تداوم فتنه ۸۸ در دست داشته باشد. درست می‌فرمایید شما؛ روحانی مهره ساخته و پرداخته پدر بود که تداوم همراهی و هماهنگی لیبرال‌ها و غرب را پل زد و در تداوم آن‌ با هماهنگی پدرتان برجام که نوعی خسارت محض به نظام بود را کلید زد، زمان را از نظام گرفت و آن شد که با انواع سناریوها و ترفندهای خلع سلاح و تضعیف اقتدار نظام در قالب معاهده هسته‌ای بود. بنابراین آقای محسن هاشمی یک طرفه به قضاوت نروید و حق به جانب صحبت نکنید. پدرشما اگر امر خصوصی نسبت به نظام داشت با بهترین دوست خود یعنی رهبرانقلاب در میان می‌گذاشت و نه با جماعتی که از خانواده خود که هرکدام به یک صراط‌اند و به راه خود می‌روند. اصلاحات و شما برای آینده سرمایه‌گذاری می‌کنید و با این طراحی‌ها به دنبال صید نظام هستید. چرا دست از سر این نظام و انقلاب برنمی‌دارید؟ که حداقل رفتگان شما در عالم قبر و قیامت معذب نباشند؟ خداوند شما و هم‌کیشان شما را به راه راست منحرف نماید. ✍️ آقای دکتر ثروتی (کارشناس مسائل سیاسی) 💠http://eitaa.com/masaf_najva