🔅 ✍ خدا نمرده است 🔹روزی دربدترین حالت روحی بودم. فشارها و سختی‌ها جانم را به تنگ آورده بود. سردرگم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، با حالتی غریب و روحی بی‌جان و بی‌توان به زندگی خود ادامه می‌دادم. 🔸همسرم مرا دید. به من نگاه کرد و از من دور شد. 🔹چند دقیقه بعد با لباس سرتاپا سیاه روی سکوی خانه نشست. دعا خواند و سوگواری کرد. 🔸با تعجب پرسیدم: چرا سیاه پوشیده‌ای؟ چرا سوگواری می‌کنی؟ 🔹همسرم گفت: مگر نمی‌دانی او مرده است؟ 🔸پرسیدم: چه کسی؟ 🔹همسرم گفت: خدا... خدا مرده است! 🔸با تعجب پرسیدم: مگر خدا هم می‌میرد؟ این چه حرفی‌ست که می‌زنی؟ 🔹همسرم گفت: رفتار امروزت به من گفت که خدا مرده و من چقدر غصه دارم، حیف از آرزوهایم... اگر خدا نمرده، پس تو چرا این‌قدر غمگین و ناراحتی؟ 🔸در آن لحظه بود که به زانو درآمدم و گریستم. راست می‌گفت گویا خدای درون دلم مرده بود. 🔹بلند شدم و برای ناامیدی‌ام از خدا طلب بخشش کردم. 🆔 @Masaf