تهرانوگاس یا جنگل تهران
🔹آن از «تهران افعیوار» و «زهرهای افعیهای پدر» -که در خون فرزندانشان سموم عقده و جنون تزریق کردهاند- در سریال افعی تهران و این هم از «تهران» در جنگل آسفالت.
🔸در بعضی محصولات شبکه نمایش خانگی، تهران بهمثابه یک «جنگل» تمامعیار روایت میشود و اگر فقط و فقط یک پرسوناژ یا شخصیت متکامل در این مجموعهها دراماتیزه شده باشد، «هویت دهشتناک تهران» است بهعنوان ویرانشهری که در آن انواع بلایا رخ میدهد، انواع جرایم را مرتکب میشوند و عملاً هر فریادرسی هم که بخواهد شهر را نجات دهد، از جرم و مجرم، عقب میماند ناکارآمد است.
🔹غافلند که حتّی مارول و هالیوود وقتی میخواهند نیویورک را ویرانشهر یا گاتام (گاتهام) جلوه دهند، بتمنی را متولد میکنند که منجی شهروندان و شهر است.
🔸در اوضاعی که اغلب ملل و دُوَل دنیا فهمیدهاند، باغ وحش، خود آمریکا و اروپاست، در ایران، تهران، باغ وحش به تصویر کشیده میشود.
🔹ناگفته پیداست که تهران در این آثار، بهعنوان پایخت ایران، طبیعتاً نمایندگیکننده و نماد کلّیت ایران است؛ حتّی ابایی ندارند که در انتخاب عنوان اثر، تهران را به جنگلی تشبیه کنند که تنها تفاوتش، آسفالتبودن آن است، وگرنه خر همان خر است، فقط پالانش عوض و آسفالت شده.
🔸بهعبارت دقیقتر، مخاطب اینطور برداشت میکند که وقتی اوضاع متمدنترین و مرفهترین شهر و امّالقرای جهان اسلام و پایتخت جمهوری اسلامی ایران این است، دیگر وای به حال دیگر شهرهای ایران.
🔹سؤال این است که تهران در «سریال صهیونیستی تهران»، موهنتر است یا تهران در افعی تهران و جنگل آسفالت؟ آیا این جنس محصولات، بخشهای ناگفته سریال تهران را از منظر یک جورچین (پازل) تکمیل نمیکنند؟
🔸کدام تهران مخربتر و وحشتناکتر به نظر مخاطب میرسد؟ تهرانی که در داخل معرفی میشود، یا تهرانی که توسط دشمنان ایران به مخاطب حقنه میشود؟
🔹آنچه در این میان مورد ظلم و تجاوز قرار میگیرد، حقوق معنوی مخاطب است.
✍️ احسان رستگار
🆔
@Masaf