🔻 مقالۀ تحقیقی:
سیاستپردازیِ حجاب الزامی در نسبت با معانی نوپدید
چکیده: در مقالۀ پیش رو به این مسأله پرداخته شده است که حجاب الزامی در دورۀ پسااغتشاش چه معانی تازهای یافته است و ما باید در نسبت با این معانی در چه موضعی قرار بگیریم؟ بهعبارتدیگر، پس از اغتشاشهای اخیر، باید چگونه سیاستی را دربارۀ حجاب الزامی که ضلعی از امنیّت اخلاقی است، انتخاب کرد؟ دو اشکال مهم دربارۀ مسألۀ مقاله، مطرح و پاسخ داده شده است. نخستین اشکال، این است که آیا باید در قلمرو حجاب الزامی، بر ابزارهای فرهنگی تکیه کرد و یا اینکه چنانچه معادلات اقتصادی در لایۀ حاکمیّت، اصلاح شوند، حجاب الزامی نیز از حالت مسألهوارگی خارج خواهد شد و تنشها و بیرونزدگی فرهنگی، برطرف خواهند شد؟ دوّمین اشکال، معطوف به این است که آیا میتوان برای تحقّق حجاب در عرصۀ عمومی، از روشهای حقوقی و سخت استفاده کرد و پارهای از کار را به قانون و مجازات و تحمیل سپرد، یا اینکه باید بهطور کلّی، از سازوکارهای فرهنگی برای اصلاح ارزشهای فرهنگی بهره گرفت؟ در بخش پایانی این مقاله، به کارنامۀ حضور و فاعلیّت نیروی انتظامی در این زمینه اشاره شده است و نسبت دو بند پیشین با آنچه که تحقّق یافته، مشخص شده است. این مناقشهها در هندسۀ چند دوگانه، ارائه شدهاند: «دوگانۀ دولت مادّهاندیش/ دولت معنااندیش»، «دوگانۀ تقدّم و علّیّت اقتصاد/ فضیلت و استقلال فرهنگ»، «دوگانۀ مواجهۀ قانونی- تحکّمی/ مواجهۀ اخلاقی- اقناعی» و «دوگانۀ چرخههای تکراری/ شدنهای تکاملی».
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi