لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
و آخرش... چه انتظار جُز اشك.. جز آه و آه و آه ... جز زارزار و هق‌هق .. جز نفس برآمد و کام از تو برنمی‌آید پایِ شعر و زمینه و شور ... وقتی فراق پای‌ش را گذاشته پسِ حلق ما و ... دلتنگی دست انداخته دور گردن‌مان ... خبر کوتاه است؛ نفس برآمده!!!‌ و ما دور از کربلا داریم می‌میریم! ابی‌عبدالله