@mazahb
🔅
#پندانه
✍️ نان از شغل خسیس خوردن به كه بار منت رئیس بردن
🔹وزیری با همان كبكبه و دبدبه و دستگاه وزارتی و غلامها و نوكرها داشت از جایی عبور میكرد.
🔸به مرد كناسی برخورد كرد كه داشت كناسی میكرد و مستراحی را خالی مینمود.
🔹كناس با خودش شعری را زمزمه میكرد. وزیر که سامعه خیلی قوی داشته، صدا به گوشش میرسد:
◽گرامی داشتم ای نفس از آنت
◽كه آسان بگذرد بر دل جهانت
🔸وزیر خندهاش گرفت كه این مرد دارد كناسی میكند و منت هم بر نفسش میگذارد كه من تو را محترم داشتم برای اینكه زندگی بر تو آسان بگذرد.
🔹دهنه اسب را كشید و آمد جلو گفت:
انصاف این است كه خیلی نفست را گرامی داشتهای! از این بهتر دیگر نمیشد كه چنین شغل شریفی انتخاب كردهای.
🔸مرد كناس، از هیكل و اوضاع و احوال شناخت كه این آقا وزیر است. پس گفت:
نان از شغل خسیس خوردن به كه بار منت رئیس بردن. همین كار من از كار تو بهتر است.
🔹وزیر از خجالت عرق كرد و رفت.
انتشار با صلوات بلامانع است
╔══❖•°🕋 °•❖══╗
https://eitaa.com/joinchat/2382037001C2d978a4435
╚══❖•°🕋 °•❖══╝