💠انسان دوست دارد محبوبش همیشه باقی باشد «وَلا تَمُدَّنَ عَيْنَيْكَ اِلى ما مَتَّعْنا بِهِ اَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيْوةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَاَبْقى.» (طه ۱۳۱) «ترجمه: و ديدگانت را مدوز به آنچه اصنافى از آنها را از آن برخوردار كرده‌ايم (از اموال و اولاد و رياست) كه شكوفه و زينت‌هاى زندگى دنياست تا آنها را در آن بيازماييم، و روزى پروردگارت (كتاب و دين) بهتر و پايدارتر است.» 🔹️قبل از آن که انسان معرفت و شناخت کامل به ذات مقدّس الهى پیدا کند، محبّت خدا براى او اصالت ندارد به این معنا که یا اصولا نسبت به خدا محبّتى ندارد، و یا اگر هم محبّتى داشته باشد ریشه آن، محبّتهاى دیگرى خواهد بود و خدا را به لحاظ آن که وسیله‌اى است براى تأمین سایر مطلوب‌هایش دوست مى‌دارد. حال اگر کسى به حدّى از معرفت و شناخت رسید که خدا را اصالتاً خواستنى و دوست داشتنى تشخیص داد در این صورت به هنگام مقایسه او با سایر محبوبها و مطلوبها، محبّت خدا را ترجیح مى‌دهد چون کاملتر و باقى‌تر است. 🔸️انسان وقتى به چیزى دل مى‌بندد، مایل است که محبوبش باقى باشد تا از دیدن او و از انس و ارتباط با او هر چه بیشتر لذّت ببرد و نسبت به آنچه که وجود لحظه‌اى دارد گاهى هست و گاهى نیست در صورتى که توجّه داشته باشد دلبستگى پیدا نمى‌کند. دلبستگى انسان باید به چیزى پایدار باشد و قرآن در جمله «واللّه خیر وابقى» مى‌خواهد بگوید پایدار مطلق، خداست و کلمه «ابقى» ما را متوجّه این حقیقت مى‌کند که بقا براى انسان مطلوبيّت فطرى دارد و شاید بتوان گفت: حضرت ابراهیم‌(علیه السلام) نیز که در احتجاج با ماه پرستان، خورشید پرستان و ستاره پرستان بر جمله «لااُحِبُّ الافُلینْ» تکیه مى‌کند اشاره به همین حقیقت دارد. اخلاق در قرآن جلد دوم صفحه ۱۳۹ ترجمه آیه، از آیت الله مشکینی 💻 @mesbahyazdi_ir