🔴 معرفت و شکر ✅ در آیه ۶ سوره عادیات بعد از چندین قسم ( که نشان بر عمق و حقیقت موضوع است)میفرماید ان الانسان لربه لکنود.این است و جز این نیست که انسان برای پروردگارش ناسپاس است.چرا؟؟ ✅میفرماید خدایا برای من شکری قرار بده که مخلوط به جهل نباشد.یعنی معرفت هم راستای شکر میباشد.حقیقتا شکر با معرفت معنی پیدا میکند.و شکر یعنی معرفت. ✅در جای دیگر پروردگار، عجز بنده اش از شکرش را( که معرفتیست بالا) شکر مینامد.و حقیقتا شکر نمیشود مگر او به وسیله او و به کمک او و قائم به او .همان طوری که حضرت امام در تفسیر الحمدلله سوره حمد اینگونه میفرمایند. خوب چرا معرفت به الله نداریم که نتیجه اش ناسپاسی با این همه تاکید و حصر باشد!! ✅چون معرفت به خود نداریم.میفرماید کسانی که خدا را فراموش کردند خداوند آنها را دچار خود فراموشی میکند.این یک اصل است.من عرف نفسه عرف ربه.بک عرفتک. اگر خود را میشناختیم همه چیز حل بود.به توحید (که تمام وجودمان را در بر گرفته و تمام آمالمان به آن برمیگردد )میرسیدیم.به بیانی دیگر تمام مشکلات تمام مشکلات و باز هم تمام مشکلات ما ناشی از غفلت ما نسبت به خودمان است.من عرف نفسه .... ✅آیا انسان در این آیه به ائمه اطهار سلام الله علیهم نیز شامل است؟؟ انسانی که به مقام فنا میرسد و این فنا برای او مقام است و باقیست در آن، دیگر انسان نیست.مثل پروانه ای که در آتش وصل معشوقش فانی میشود و آتش شمع تمام وجودش را در برمیگیرد.مثل قطره ای که دیگر پس از وصال به دریا دیگر قطره نتوان گفت براو . ✅تا انسان در مقام مادی اش زندانی باشد، دور است از خویشتن حقیقی اش و شامل آیه.اما اگر از خود مادی و محدودش بگذرد و متوجه به خود حقیقی اش و مقام نورانیتش شود دیگر آنی نیست که انتزاع میکرد که هست. و شامل آیه نیست چرا که دیگر قطره همانی نیست که بود. در مورد آیات دیگر مثل ان الانسان لفی خسر هم قصه، همین است. 📝 مهدی غلامی روشنی ؛دانش آموخته حوزه 🌐 @meshkatnoor