در روايت ديگري که مرحوم صدوق در عيون اخبار الرضا از امام رضا عليه السلام نقل نموده است ، حضرت به يکي از اصحاب خود مي فرمايند که مخالفان ما اخباري را به نام ما جعل و وضع کردند که حضرت آنها را در سه دسته تقسيم مي کند. دسته اول اخبار مربوط به غلو در مورد اهل بيت است و دسته دوم اخبار مربوط به تقصير در مقام و جايگاه اهل بيت است و دسته سوم اخباري است که در آن به مطاعن دشمنان ما اهل بيت تصريح شده است . حضرت رضا عليه السلام در ادامه مي فرمايند که مردم وقتي مطاعن دشمنان ما را به اسم مي شنوند، نسبت به ما اهل بيت متعرض شده و ما را مورد طعن قرار مي دهند. اگر ما اين گونه روايات را هم نمي داشتيم، عقلانيّت تنيده در تار و پود تفکر شيعي خود ما را به اين امر رهنمون مي ساخت. حال که اين گونه روايات صريح هم، ما را نسبت به درک صحيح از تبري هدايت نموده و در مقام عمل، توجه به جوانب امر را اشارت داده است، بايد ديد مدّعيان تولي و سينه چاکان ولايت خالص اهل بيت چه تبعيتي از خود نشان مي دهند؟! يکي از نتايج تندرويهاي جريان شيعه انگليسي و البته متدينناني که از سر غفلت، همان راه را در مجالس دینی خود درپيش گرفته اند، تعرض به جان و ناموس شيعياني است که توسط تکفيريها و ارهابيون به قتل مي رسند. جالب آن جاست که در روايات اهل بيت هم به اين نکته توجه داده شده است . مرحوم صدوق در من لا يحضره الفقيه از امام صادق نقل نموده است که :« يَجِيءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَجُلٌ إِلَى رَجُلٍ حَتَّى يُلَطِّخَهُ بِالدَّمِ وَ النَّاسُ فِي الْحِسَابِ فَيَقُولُ يَا عَبْدَ اللَّهِ مَا لِي وَ لَكَ فَيَقُولُ أَعَنْتَ عَلَيَ يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا بِكَلِمَةٍ فَقُتِلْت». يعني روز قيامت شخصي خون آلود به سراغ شخص ديگري مي رود و او را به خون خود آغشته مي سازد . در اين حال شخص دوم از او مي پرسد که تو کيستي و با من چه کار داري؟ ( کنايه از آن که هيچ ارتباط يا آشنايي بين آن دو از قبل نبوده است). شخص به خون آلوده مي گويد که تو در فلان روز سخني گفتي که آن سخن باعث قتل من شد . بي ترديد کساني که در امنيّت کامل زبان به سب و لعن مقدسات ديگران مي گشايند، در خون شيعيان مظلومي که در عراق، سوريه ، پاکستان، افغانستان، يمن و ساير مناطق به شهادت مي رسند، شريکند و بايد در محضر عدل الهي پاسخ گو باشند. اگر از زمانه خود نيز به عقب برگرديم و نگاهي گذرا به تاريخ داشته باشيم، هم با شواهد متعددي از اين دست روبرو مي شويم. در شروع شکل گيري صفويه خصوصا دوران شاه اسماعيل اول، حرکتهاي افراطي در زمينه علني ساختن لعن و سب صورت گرفت که بازتاب آن در حکومت عثماني ، حملات متعدد آن حکومت خبيث به سرحدات ايران، آسیای صغیر و قتل عده زيادي از شيعيان از کودک و پير و جوان و زن و مرد بود که در برخي از حمله ها آمار کشتگان تا چهل هزار نفر هم گزارش شده است .