◀️یکصد و هفدهمین جلسه گروه علمی فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع "بررسی و نقد تقابل نظریه فرگشت با برهان نظم از دیدگاه داوکینز( جلسه دوم)"با ارائه آقای دکتر حامد ساجدی– سه شنبه 11 آذر 99 : 🔹در جلسه گذشته بیان شد که درباره مواجهه نظریه فرگشت با برهان نظم سه دیدگاه وجود دارد. نخست دیدگاه تضاد است که امثال داوکینز و دن دنت از آن حمایت می کنند. به عقیده آنها با وجود نظریه فرگشت، دیگر جایی برای برهان نظم باقی نمی ماند و این برهان باطل می شود. دیدگاه دیگر تباین است که طرفداران طراحی هوشمند حامی آن هستند. طبق این دیدگاه، گرچه نظریه فرگشت بخشی از نظم طبیعت را تبیین می کند، جنبه دیگری از نظم در طبیعت هست که تنها برهان نظم می تواند آن را تبیین کند. دیدگاه سوم، دیدگاه زیربنا - رو بنا است. طبق این رویکرد نظریه فرگشت خود مبتنی بر یک نظم بنیادینی است که بدون آن اساساً مؤلفه های فرگشت کنار هم قرار نمی گرفتند و تکاملی رخ نمی داد. به عبارت دیگر طبق این دیدگاه برهان نظم و نظریه فرگشت در طول هم هستند نه در عرض هم. در جلسه قبل برخی از نقدهای وارد بر دیدگاه تضاد مطرح شد، اما مهمترین نقد این است که بتوانیم نشان دهیم در طبیعت نظمهایی وجود دارد که نظریه فرگشت و سایر تبیینهای علمی اساساً توان توضیح دادن آن را ندارند. از این رو در این جلسه به تبیین دیدگاه زیربنا-روبنا می پردازیم. 🔸به طور کلی می توان دست کم سه لایه از نظم را بر شمرد که نظریه فرگشت مبتنی بر آن است: - اصل قانونمندی طبیعت. - تنظیم ظریف کیهانی. - شرایط ویژه ای که برای به کار افتادن فرگشت لازم است. 1.اصل قانونمندی طبیعت: یکی از کسانی که بر اصل قانونمندی طبیعت به عنوان پایه برهان نظم استفاده می کند ریچارد سوئین برن است. به گفته او دو نوع نظم وجود دارد: - نظم مکانی: نظمی که اجزاء سازنده آن هم زمان با هم موجودند مثل نظمی که میان اجزاء یک ماشین یا یک موجود زنده وجود دارد. - نظم زمانی: نظمی که اجزاء تشکیل دهنده آن هم زمان موجود نیستند بلکه در طول زمان به وجود می آیند مانند نظمی که میان رفت و آمد شب و روز وجود دارد. به گفته او به عنوان پایه برهان نظم بهتر است از نظم زمانی استفاده شود چرا که نظم مکانی همواره در معرض یافته شدن تبیینهای علمی است چنانکه نظریه فرگشت یک تبیین علمی است که نظم مکانی موجود در جانداران را تبیین می کند. اما اگر به سراغ نظمهای زمانی برویم، تبیینهای علمی نمی توانند همه نظمهای زمانی را توضیح دهند چرا که ماهیت تبیین علمی این است که با پیشفرض گرفتن یک نظم زمانی، مجموعه ای از پدیده ها را تبیین می کند، مثلا قانون جاذبه با فرمولی که ارائه می دهد در واقع یک قاعده و قانونی را پیشفرض می گیرد و بر اساس آن پدیده هایی که در عالم می بینیم مانند حرکت سیارات و جذر و مد دریاها و ... را توضیح می دهد. بنابراین هیچ نظم زمانی را نمی توان با تبیین علمی توضیح داد مگر اینکه خود آن تبیین علمی یک نظم زمانی دیگری را پیشفرض بگیرد. و در نتیجه همواره یک نظم زمانی بنیادینی باقی می ماند که تمام تبیینهای علمی مبتنی بر آن هستند و اساساً قابلیت تبیین علمی ندارد. وقتی به این نظم زمانی بنیادین برسیم، برای توضیح آن باید به جای تبیین علمی به سراغ تبیین شخصی برویم. تبیین شخصی یعنی اینکه برای توضیح دادن یک پدیده، وجود یک شخص آگاه و دارای اراده و هدف را پیشفرض بگیریم. بر این اساس اصل قانونمندی طبیعت چیزی است که تنها با برهان نظم قابل تبیین است و تبیینهای علمی همگی مبتنی بر آن هستند... ادامه در... ✅http://hekmateislami.com/?p=11309 🌐 @meshkatnoor