سلام
خاطره
من یادمه یه همسایه طبقه پایین داشتیم خانم سیده بودند خیلی مهربون بود
با یکی از بچه ها رفتیم در خونه شون قاشق زنی اول تو صورتمون گرفته بودیم تا مارو نشناسه خلاصه اونقدر خندمون و کنترول کردیم که لو نریم ولی نشد اولش خوب بود
بعد که سیده باهامون با شوخی حرف زد زدیم زیر خنده ولیبا این حال صودتمون و باز نکردیم وانمود کردیم که مال این محله نیستیم از کوچه که رد شدیم همسایه که رفت تو کلید انداختیم که بیاییم تو سیده گفت ننه زود برید تو تا سرما نخوردید
دوباره زدیم زیرخنده و اون وقت دیگه نشد منکر بشیم
#خاطره_گویی
🌸⃟😄჻ᭂ࿐✰
#کانال_طنز_سرگرمی_
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@metiokh