🌸چگونه نویسنده شویم و تحقیق کنیم🌸
آیا همه می توانند نویسنده شوند؟
آیا نویسنده باید سواد دانشگاهی داشته باشد؟
به اطلاع شما اعضای گروه حامیان سلامتی می رسانم، نویسندگی هم یک نوع هنر است، که همگان کم و بیش دارند.
برخی ها تمایل بیشتری نسبت به خاطرات گذشته دارند و دوست دارند، آنرا ثبت کنند، برخی ها نسبت به مسائل روز اظهار نظر شخصی دارند و آنرا جایی می نویسند و در واقع فکرشان را عرضه می کنند، تا مورد نقد قرار گیرند و دیگران را تحریک می کنند، که اظهار نظر کنند و همین اظهار نظر کردن نوعی قلقلک مغز است و از رسوب در مغز جلوگیری خواهد شد، این خیلی خوب است، ولی کسانیکه سواد خواندن و نوشتن ندارند، در واقع از این نعمت رشد مغز بصورت بصری (چشم) محروم هستند، البته از طریق تجربی و فیلم های آموزشی می توان مغز را رشد داد.
اما میزان سواد همان خواندن و نوشتن بود، ولی الان ۱۵ سالی است، که وزارت ارشاد کسانیکه مدارک کارشناسی ندارند نسبت به چاپ کتاب ممانعت بعمل می آورد.
ولی توصیه حقیر این است، که هر کس باید یک کتاب تحت عنوان خاطرات خودش را بنویسد و بگذارد برای نوه ها و ...ندیده ها... که آیندگان بدانند که در چه خانواده ای بدنیا آمدند، این مسئله خیلی خوب است، البته اگر نکات عطفی در زندگی دارید، حتما آنرا ثبت کنید و نگران غلط املایی هم نباشید، با کسی که سابقه نویسندگی دارد مشورت و او می تواند نقص شما را بر طرف کند و نیازی به مجوز وزارت را هم ندارید، چند نسخه چاپ کنید و به اعضای خانواده تقدیم کنید، البته اگر مثل بنده نقاط عطفی دارید برای دیگران مفید است می توانید چاپ هم بکنید، مثل حقیر که حداقل ۳۴ مورد نقاط عطف داشتم که کتاب خاطرات پند آموز را در سال ۱۳۹۰ در ۲۶۰ صفحه چاپ و منتشر کردم، از جمله این خاطرات تقلب در جلسه امتحان نهایی پایان ابتدایی بود،
که مراقب ما قبل از امتحان آمد با بنده که ۱۱ سالم بود مشورت کرد، تا یکی از خویشان خود را کنارم بنشاند و از نوشته های حقیر استفاده کند، چون آنقدر رد شده بود، نزدیک سربازیش رسیده بود! از طرفی داخل مسجد امتحان می دادیم، شماره ای نبود می توانست فامیلش را کنارم بنشاند و خودش هم بالای سرم بایستد. قصه اش مفصل است، به هر حال شما نویسندگی را از خاطرات خود آغاز کنید.
اما برای کارهای تحقیقی نیز پیشنهاد حقیر این است، از نام خانوادگی خودتان استفاده کنید، چرا نام خانوادگی شما مثلا جمال زاده است؟ چون تا سال ۱۳۰۰ هیچ کس در ایران شناسنامه نداشت.
مثلاً امام راحل رفت شناسنامه بگیرد به او گفتند: اسمت چیه.
امام: روح الله.
مامور: اسم پدرت .
امام: سید مصطفی
مامور: پس از این به بعد شما سید روحالله مصطفوی هستید.
یا پدر حقیر اسمش هادی بود، در سال ۱۳۰۰ حدود ۱۳ سالش بود.
مامورصدور شناسنامه: اسمت چیه؟ پدرم: هادی
مامور: نام پدرت
پدرم: محمد حسین ملقب به مقدس
مامور: از این به بعد شما هادی مقدسی هستید.
در واقع اولین کار تحقیقی شما جستجو و پرسش از بزرگان خانواده است، از پدر بزرگ و پدر و ...
امیدوارم این متن جرقه ای در ذهن باشد، تا بتوانید و هم بدانید نام خانوادگی شما از کجا ناشی می شود، هم کتابی تحت عنوان خاطرات خودتان را آغاز کنید، زیاد عجله هم نداشته باشید، یک سر رسید بگیرید، هر وقت هر اتفاقی از گذشته خودت یادت آمد ثبت کن» م م» ۱۴۰۳/۹/۱۷
کانال طب و سیاست
@mhg12871338