💥 «بیانیۀ گام دوم» پاسخی است به مسئلۀ مستحدثۀ دوران ما 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 از منظرِ بیانیۀ گام دوم، می‌توان گفت که اصلیِ ما دوران جدیدی است که با رنسانس شروع شد که محصولش یک تمدّن مادیِ فراگیر در جامعۀ جهانی است. 🔹 اگر فرضاً به قبل از انقلاب اسلامی برگردیم، مسئلۀ مستحدثۀ دنیای اسلام در مواجهه با دنیای غرب چه بود؟ آیا کارخانه و ماشین و قطار برقی و نظام خیابان‌ها مسئلۀ مستحدثۀ ما بود؟ خیر، مسئلۀ مستحدثۀ ما و بلکه مسئلۀ «تمدّن» و مسئلۀ دوران مدرن بود. امروز دورانی شکل گرفته که زندگی را از بندگی جدا کرده‌اند. اگر بگویید روح تمدّن مدرن چیست، می‌گوییم: سکولاریسم و عرفی‌سازی و جدا کردن ساحت دین و زندگی. آن‌ها برای ساخت این تمدّن، شش ـ هفت مرحله کار کرده‌اند؛ اول، ایدئولوژی‌شان را تولید کرده‌اند که رکن مهم و جانِ ایدئولوژی‌شان همین عرفی‌سازی و زمینی‌سازی و جدا کردن دین از زندگی بشر و عاری ساختن عرصۀ حیات از آموزه‌های قدسی است. سپس بر اساسِ این ایده‌ها، دکارت و کانت و هگل و... فلسفه‌های جدیدی را تولید کردند؛ بعد از شکل‌گیری این اندیشه‌های فلسفی، تحولات علمی اتفاق افتاد و بعد از آن، در همان دوران، انقلاب صنعتی به راه افتاد و ساختارهای جدید جهانی و ملی درست شد و سپس و محصولاتِ قابلِ‌مصرف ایجاد کردند. این تمدّن حاصلِ دورانی است که با یک ایده (ایدۀ جدا کردن دین از زندگی) شروع می‌شود و همین ایده است که کم‌کم بسط پیدا می‌کند و به یک تمدّن تبدیل می‌شود و یک سبک زندگیِ فراگیر و دهکدۀ واحدی با ایدئولوژی واحد به وجود می‌آورد. سردمداران این تمدّن می‌خواهند همۀ عالَم را یکدست کنند؛ لذا اسناد بین‌المللی (مثل سند 2030 و...) می‌نویسند و آن اسناد توسطِ کشورهای جهان امضاء می‌شود و همۀ کشورها مکلف می‌شوند که به این اسناد عمل کنند تا جامعۀ جهانی همبافت شود. 🔹 مسئلۀ مستحدثۀ امروز ما یک تمدّن فراگیر است که حاصلِ یک انقلاب علمی و صنعتی است. در مقابل این مسئلۀ مستحدثه، چه کاری باید انجام دهیم؟ آیا باید مجموعه‌های تبلیغی درست کنیم و یا بنویسیم؟ همه این‌ها خوب‌اند ولی پاسخ این مسئله نیستند. پاسخِ این مسئله ایجادِ یک دورانِ جدید است که با یک انقلاب شروع می‌شود و مراحلی را طی می‌کند و می‌تواند در مقابل دورانی که آن‌ها ایجاد کردند تمدّنی دیگر ایجاد کند و جامعه جهانی را به عصر جدید دیگری وارد کند. گام اول از این فرایند است. ایده این انقلاب اولاً باید اسلامی باشد و ثانیاً جهانی باشد و بتواند در مقابل رنسانس، دوران جدید را برای جامعۀ بشری رقم بزند؛ چرا که نزاع انقلاب با رنسانس بر سر نظام بین‌الملل و جامعۀ جهانی است نه صرفاً بر سر مناسبات ملی و ضداستبدادی یا ضداستعماری. بعد از انقلاب اسلامی، ساخته شد و در ادامه، باید به‌سمت و و برویم؛ این ، پاسخ‌گوی مسئلۀ مستحدثۀ دوران ماست. من ترسیمِ این فرایند را نوعی دینی می‌بینم. مگر تفقه دینی چیست؟ اگر بخواهیم از منظر دینی نگاه کنیم مسئلۀ مستحدثۀ امروز ما همین تمدّن مادی کنونی است و پاسخش فرایندِ پنج‌مرحله‌ایِ تمدّن‌سازی است که ان‌شاء‌الله در انقلاب اسلامی ادامه خواهد یافت. 🔹 این نگاه به مسئلۀ مستحدثه و نحوۀ مواجهه با آن، خیلی عمیق‌تر از مواجهه با «نظام اقتصادی مادی» و نظام‌های دیگر است. این‌گونه نیست که ما صرفاً با نظام اقتصادیِ مارکسیسم یا سرمایه‌داری مواجهیم و باید در مقابل آن، نظام اقتصادی اسلامی را طراحی کنیم؛ مسئلهْ فراتر این سطح است؛ ما با «تمدّن» مواجهیم و در مقابل آن باید تمدّن دیگری بسازیم؛ بلکه ما با یک مواجهیم و در مقابل آن باید دوران جدیدی را رقم بزنیم. از منظر ، این عصر جدید، با جمع بین دین و دنیا و بر اساسِ اسلام ناب، اتفاق افتاده است.» (منبع: ) ☑️ @mirbaqeri_ir