"رباعی تصویری: یادداشتی از سیدعلی میرافضلی" می‌توان ادعا کرد که بیشترین گونۀ نوآوری و نیز تفنن در شعر فارسی در قالب رباعی رخ داده است. از رباعی یک بیتی و سه بیتی و چهاربیتی گرفته تا انواع رباعی مستزاد و به‌هم پیوسته و بدون مطلع (قطعۀ دوبیتی) و با پایان باز. همچنین است استفاده از وزن رباعی در قصیده و مسمط و قطعه و غزل؛ یا درج رباعی در ضمن قصیده و قطعه و غزل و مثنوی (شعر چند قالبی و چند وزنی). در سه دهۀ اخیر با اقبال شاعران به رباعی، استفاده از تکنیک‌های متفاوت‌سازی در شعر امروز، برای ایجاد تمایز در فرم و زبان رباعی نیز، در دستور کار رباعی‌سرایان قرار گرفته است. من در مقدمۀ کتاب در آستانۀ تازه شدن (صد رباعی امروز) به برخی از این گونه‌های نوآوری یا به تعبیر بهتر ترفندهای اعجاب‌انگیزی در مخاطب در رباعی امروز اشاره کرده‌ام: رها کردن قافیه، تغییر ردیف، افزایش و کاهش مصراع‌ها، خروج از وزن، خالی گذاشتن جای کلمات، استفاده از اشکال و علایم، سطرچینی پلکانی، درهم‌آمیزی مصراع‌ها، استفاده از کلمات خارجی (الفبای لاتین)، جابه‌جایی مصراع سوم و چهارم، تکرار یک مصراع، بهره‌گیری از ظرفیت القایی آواها و تصرّف در شکل صرفی کلمات. ایرج زبردست، رباعی‌سرای نام آشنای معاصر، برخی از این تکنیک‌ها را در رباعیّات خود به کار گرفته است. در رباعیی، اولین شعر بشر را تصویرنگاری کرده و به جای مصراع چهارم (خورشید، آتش، درخت، گل، ماه، شهاب)، معادل‌های تصویری آن را قرار داده است (رک. تصویر ذیل). این تمهید، اگرچه از پشتوانه‌های درون‌متنی و برون متنی (اشاره به نگاره‌هایی که انسان نخستین بر دیوارۀ غارها از خود به جا گذاشته) بی بهره نیست. اما جای چنین شعرهایی فقط در کتاب‌ خود شاعر است؛ نه در ذهن و روح مخاطب. حتی نقل آن در گزیده‌های رباعی امروز هم خالی از دشواری نیست. باری، در گشت و گذارهای خود در نسخه‌های خطی متوجه شدم که شاعر یا کاتب خوش ذوقی، حدود ۷۰۰ سال پیش، سعی کرده با امکانات محدود خود، با استفاده از نقطه و شکل، رباعیی را با ترکیب تصویر و حروف برای مخاطبان خود روایت کند (رک. تصویر ذیل). این دستنویس، مجموعه‌ای از رسایل فارسی و عربی است که به شمارۀ ۲۰۵۲ در کتابخانۀ ایاصوفیا نگهداری می‌شود و در سال‌های ۶۸۶ و ۶۸۷ ق به کتابت در آمده است. در فواصل بین رساله‌ها، یکی از دارندگان نسخه، به احتمال در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری، شعرها و یادداشت‌هایی نوشته است. اصل رباعی به احتمال بسیار، این بوده است (برگ ۱۳): ده ساله بتی، ز بعد نُه مَه زاده از هشت بهشت و هفت چرخ افتاده شش پنج و چهار زد، سه یار آماده (؟) دو مرغ به نزد یک سبوی باده تلاش شاعر برای گنجانده اعداد یک تا ده در رباعی، در خور توجه است، اما با تکلّف بسیار صورت گرفته است. منظور شاعر را از مصراع سوم در نیافتم. شش پنج زدن، از اصطلاحات بازی نرد است و مجازاً به معنی حیله‌گر و پاک‌باز هر دو آمده است. کاتب رباعی برای تصویرگری اعداد، راهی ساده‌تر از گذاشتن نقطه به ذهنش نرسیده، ولی سبو و مرغ را در حدّ خودش نقاشی کرده است. در نهایت، هدفش جلب نظر مخاطب و ایجاد سرگرمی بوده است و بس. با همۀ احترامی که برای نوآوری در شعر امروز قائلم، معتقدم که جوهرۀ بسیاری از نوآوری‌ها، از همین بازی‌ها و سرگرمی‌ها فراتر نمی‌رود و درنگی که در برابر آن‌ها داریم، در حد یک شگفت‌زدگی ساده و گذرا، و گاهی هم بی اعتنایی ست. چنین شعرهایی، با جان ما همسفر نمی‌شود و تنها به درد گرم کردنِ محافل یا نقل در نوشته‌هایی از این دست، می‌خورَد. ‏● https://b2n.ir/539177 ‏●● "چهار خطی" رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی https://telegram.me/Xatt4 @mmparvizan