دسته گلهای عزیزم 🌹 می‌خواهم امروز برایتان قصّه‌ای بگویم . یک قصّه‌ی واقعی ! آن روز که مدرسه آمدید و چهره‌ی شاد و خندان خود را به من نشان دادید با شما همراه شدم و دل به شما دادم و شما دل به من ! اکنون پایان سال است و شما می‌خواهید به کلاس بالاتر بروید و من با یک دنیا آرزوی خوب بدرقه کننده‌ی شما هستم . عزیزانم قشنگ ترین روزهای زندگی تان را با من گذراندید شما را چون گلی زیبا در میان باغ زندگی عزیز داشتم ، امیدوارم روزی با شنیدن نامتان احساس غرور کنم. فرزندانم از شما می‌خواهم در همه حال خدا را از یاد نبرید ، از به زبان آوردن حرف‌های زشت خودداری کنید ، هرچه را که برای خود دوست دارید ، برای دیگران هم دوست داشته باشید شاید شما در آینده شخص بسیار مهمی شدید پس برای آن روز تربیت شوید. صبر و حوصله داشته باشید و از مشکلات هراسی به خود راه ندهید . در برابر ناملایمات چون کوه استوار باشید . بدانید همواره دوستتان دارم و هرگاه شما را ببینم ، حتّی اگر بی‌تفاوت از کنارم بگذرید باز هم دوستتان خواهم داشت . اگر از من ناراحت شدید به حرمت معلّمی مرا ببخشید .به امید رسیدن شما به درجات بالا ☺️ آموزگار پایه پنجم رضا کیانی نژاد دبستان شهیدان حامدی