خبر داری؟
کمی دلواپسم، سرمای آبان سخت می تازد
گلم با غنچه های زرد و قرمز در حیاط خانه مان تنهاست
مبادا اخم آبانماه خوابش را بترساند!
چه می گویم؟! ببین زیبایی و تنهایی از پاییز می ریزد
چه مرگ باشکوهی داشت برگ زرد انگورم!
چه غوغایی است در باغی که اکنون خانه و جوی و خیابان است
چه بیدادی!
چه باران دل انگیزی!
چه پاییزی...
پاییز 99
#شعر_پاییز
#نیمایی
#علی_مؤیدی
@moayedialiqom