⚡️حجت الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی عضو گروه فقه حقوق و تکالیف شهروندی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر: 🎤غصب بودن سرزمین فلسطین با نظر مجامع بین‌المللی قابل تغییر نیست/ گستره فقه و حقوق بین‌الملل اجازه دفاع را به مردم فلسطین می‌دهد 🔹در قولنامه‌ها و قراردادها اگر نگاه کنند که یک سند پیشینی وجود دارد که این سند فرضا منزلی وقفی است و کسی در اینجا زندگی می‌کند، حتما سند پیشین مقدم است و آن سند پیشین که متعلق به صاحبان خودش است، حکم بر این می‌کند که نفر بعدی که نشسته غاصب است ولو سند هم داشته باشد یا در خصوص آن، سندسازی شده باشد. لذا حضور و حاکمیّت رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین، حکم غصب را دارد و غصب هم هیچ‌گاه رسمیت‌ پیدا نمی‌کند، ولو این‌که دیگران به عنوان یک کشور رسمی از آن یاد کنند. 🔹کسانی که کشورشان غصب شده، نمی‌توانند نسبت به این قضیه بی‌تفاوت باشند و عملا باید به حق خودشان برسد. تعابیر متعددی در قرآن نسبت به این قضیه وجود دارد که از آن جمله می‌توان به آیه ناظر به مردم مکه اشاره کرد: «أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ‏» ، آن‌ها شما را اخراج کردند، طبیعتا شما باید به جای خودتان برگردید. اگر کسی شما را از منزلتان اخراج کرده است، در قبال آن، حکم اخراج است. 🔹طبعا فارغ از نص و فارغ از ملاک محوریت نص، دلیل عقل حکم می‌کند که در قبال ظلم باید مبارزه کرد و حق را گرفت، چون حق گرفتنی است و حق دادنی نیست. حق در زمین مذاکره به دست نمی‌آید، مخصوصا نسبت به کسی که جائر، ظالم و غاصب است و از روی علم به غصب تن داده است و به تعبیری آن آیه‌ی قرآن می‌گوید: «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ». این‌که کسی مظلوم واقع شده است، به مظلوم اذن قتال داده می‌شود، برای این‌که از ظلم درآید و در صدر اسلام هم عملا این حکایت محقق بود و عملا مردم مکه که مهاجر بودند و از سرزمین خودشان هجرت کردند و به تعبیری از ظلم آن‌ها فرار کردند، طبیعتا باید به سرزمین خودشان برگردند و حق خودشان را بگیرند و گذر زمان هم این قضیه را نفی نمی‌کند. 🔹در حوزه‌ی جنگ بحث موضوع‌شناسی نکته‌ی مهمی است. این که چه کسی نظامی است یا چه کسی غیرنظامی است نکته مهمی است. در خود فقه ما هم این تعبیر مورد اشاره قرار گرفته که؛ اگر زن یا کودک یا پیرمردی اسلحه به دست بگیرد، او دیگر حکم زن و پیرزن معاف از جنگ را ندارد، طبیعتا عنوان عدوّ بر آنها صادق شده و باید نسبت به آنها رویکرد دشمنی پیشه کرد. 🔹در فقه ما نه تنها ناظر به رژیم صهیونیستی، حتی در سایر جنگها، حکمی به نام تترّس داریم. حکم تترّس به این معنا است که اگر مسلمانی در جبهه‌ی جنگ باشد و دشمن از این مسلمان به عنوان سپر انسانی استفاده کند و او را جلوی تانک یا ماشینش بگذارد و بخواهد به واسطه‌ی او جلوی نفوذ سپاه اسلام را بگیرد، برای حفظ نظام و برای شکست دادن دشمن حتی ریختن خون این شخص و از بین بردن او مجاز اعلام می‌شود؛ به‌خاطر این‌که اگر این اتفاق نیافتد طبعا آن جبهه‌ی نبرد سقوط می‌کند و امکان پیروزی از بین می‌رود و سوءاستفاده‌ی دشمن حاصل می‌شود. طبیعتا این‌گونه نیست که خون این شخص مباح باشد بلکه در قالب ضرورت و اضطرار اتفاق می‌افتد و طبعا درمرحله بعد، نسبت به فرد مسلمانی که به عنوان سپر انسانی استفاده شده است، بیت المال باید دیه‌ی او را هم بدهد و محترم هم خواهد بود؛ ولو به اضطرار ممکن است حکم قتل برای او صادر شود. 🔹طبعا در خصوص رژیم صهیونیستی با توجه به این‌که اگر حمله‌ای از طرف فلسطینی‌ها صورت نگیرد، صورت مسئله‌ی غصب همچنان باقی خواهد ماند و در فضای مذاکرات این‌ها هیچ‌گاه به خانه‌شان نخواهند رسید و طرف مقابل هم رژیم صهیونیستی است که عملا نسبت به قواعد بین‌المللی تمکین نمی‌کند و از مواضع غاصبان خویش حتی نسبت به تصمیم های نظام سلطه‌ی بین‌المللی هم تمکین نمی¬کند، و نسبت به آن‌ها گردن نمی‌نهد، چاره‌ای جز جنگ مسلحانه نیست، چاره‌ای جز استفاده از ابزار نظامی و ابزار قانونی و عرفی نیست که طبعا در جنگ اخیر هم استفاده شده و این حق مشروع در حقوق بین‌الملل هم به رسمیت شناخته شده است و طبعا این‌ها از آن استفاده می‌کنند و چاره‌ای هم جز این نیست؛ چون بحث دفاع مشروع جز به واسطه‌ی این کار حاصل نمی‌شود. 🔸مشاهده متن کامل گفت‌وگو: https://mobahesat.ir/24186 🔻🔻🔻 @mobahesat