🔅با فقدان موضوع‌شناسی دقیق در فقه سیاسی مواجه هستیم 🎤حجت‌الاسلام دکتر رنجبر ⚡️فقه سیاسی در حوزه علمیه/1 🔹چون حکومت در اختیار فقها نبود و حکومت‌ها در اختیار طاغوت بود و چون حکومت‌های طاغوتی در رأس کشورها بودند، لذا جنس سؤالات مراجعه کنندگان از جنس حکومتی – سیاسی نبود و خیلی کم و اندک و بیشتر برای رفع تکلیف‌های خودشان بود. در چنین شرایطی، امام بزرگوار ما یک انقلابی در فقه به وجود آوردند و هم در ساحت مسئله و هم در ساحت شیوه‌ی استدلال، مواد استدلال یک انقلابی به وجود آوردند و در واقع به صورت جدی به قصه و ماجرای فقه سیاسی ورود کردند. 🔹از زمانه‌ای که بحث ولایت فقیه حضرت امام در درس خارجشان مطرح می‌شود که در «کتاب‌البیع» به مناسبتی این را مطرح می‌کنند، موضوع بحث فقه سیاسی به صورت جدی وارد حوزه‌ها می‌شود. یعنی قبلا ما تک‌ستاره‌ها و تک‌مضراب‌هایی داشتیم، اما این‌که بخواهد به صورت مدون یک فقه سیاسی باشد که مبتنی بر آن کلان‌مسئله‌های مربوط به قیام و انقلاب علیه طاغوت، ایجاد نظام سیاسی، دولت، حکومت، مجموعه‌های حاکمیتی و قانون اساسی باشد که فقها بنشینند و راجع به این‌ها بحث و گفتگو کنند، تا قبل از حضرت امام این به صورت جدی وارد حوزه‌ها نشده بود. اما بعد از انقلابی که ایشان در عرصه‌ی فقهی که عرض کردم، انجام دادند و بعد انقلاب اجتماعی امام و نیاز حکومت جدیدی که در انقلاب اسلامی به وجود آمده، برای قانون اساسی، تعبیه‌ی نهادها و تأسیس نهادی مثل شورای نگهبان و این‌ها لاجرم فقه سیاسی هم وارد ادبیات حوزوی شد و جدی‌تر شد. 🔹متأسفانه علی‌رغم اوجی که فقه سیاسی در ابتدای انقلاب گرفت به دو یا سه علت این اوج دچار فرود شد که عرض کردیم یک علت شهادت برخی از بزرگان بود، یک علت هم ورود بزرگان و شاگردان امام در مناصب اجرایی بود که چاره‌ای هم نبود و یک علت هم انقطاعی بود که به وجود آمد. الان هم که این مسئله دارد پیش می‌آید، یعنی مجدد با تأکید ویژه‌ی رهبری ورود حوزه‌ها صورت گرفته است. آدم احساس می‌کند که دوباره این‌ها به سراغ آن ابتکارات امام نرفتند که خدمتتان توضیح دادم و اسیر خرده‌مسئله‌ها شده‌اند. 🔹رهبر انقلاب احساس کردند که ما برای ورود به گام سوم انقلاب که دولت‌سازی است، دچار یک خلاء تئوریک هستیم و لذا تأکید کردند که باید حوزه‌های علمیه به این عرصه ورود کنند؛ عرصه‌های نظریه‌پردازی حول مسائل کلان مملکتی که یکی موضوعات سیاسی و لاجرم فقه سیاسی است. به همین خاطر فضلای جوان به خاطر آن روحیه و انگیزه‌ی ولایت‌پذیری دارند، نسبت به بزرگترهایی که سنی از آن‌ها گذشته و خیلی ورودی به این مباحث ندارند، احساس کردند که باید ورود کنند و ورود هم کردند که این جای تقدیر دارد. من باز تأکید می‌کنم که متأسفانه این ورود، ورود بعضا مبتنی بر یک نقشه‌ی راه و دقیق نیست که در سؤالات بعدی شما اگر بود به این موضوع هم اشاره خواهم کرد که چه مشکلاتی دارد. 🔹ما می‌خواهیم راجع به فقه سیاسی حرف بزنیم، حتما باید سیاست‌گذاری‌های کلان اقتصادی، سیاست‌گذاری‌های کلان فرهنگی، سیاست‌گذاری‌های کلان نظامی، امنیتی، سایبری و همه‌ی این‌ها را بلد باشیم، چون ما می‌خواهیم راجع به سرنوشت یک کشور صحبت کنیم، نه یک فرد خاص و خود این شناخت موضوع به تطبیق بهتر و کامل‌تر کبری بر این موضوع کمک می‌کند. یعنی شناخت کبری در بحث فقه سیاسی کفاف نمی‌دهد، شرط لازم است اما کافی نیست. باید حتما و حتما خود آن فقیه کارشناس آن موضوعی شود که می‌خواهد راجع به آن، تطبیق حکم و تطبیق کبری داشته باشد. لذا من با این ایده که مثلا در کنار یک فقیه کارشناسانی قرار بگیرند موافق نیستم. خود آن فقیهی که می‌خواهد وارد آن حوزه شود باید کارشناس آن امر شود. لذا مسئله یک مسئله‌ی بسیط و ساده نیست که ما مثلا فرضا شنبه بگوییم که فقه اقتصاد می‌گوییم، یکشنبه فقه بانک می‌گوییم، دوشنبه فقه روابط بین‌الملل می‌گوییم، سه‌شنبه فقه هنر می‌گوییم، چهارشنبه فقه سینما یا فلان می‌گوییم. اصلا این‌طور نیست که ما بخواهیم این‌قدر یله و باز وارد شویم. بعد هم بگوییم که ۲-۳ کارشناس در کنار ما قرار بگیرند، ما می‌خواهیم تعیین تکلیف کنیم و تمام شود. خیر، به هیچ وجه این‌طور نیست. خود آن فقیه و خود آن فردی که می‌خواهد فقاهت کند در کنار شناخت کبری حتما باید کارشناس هم باشد. این نیاز اولیه برای ورود به پژوهش‌های فقه سیاسی است که یکی از خلاءهای آن متأسفانه همین است. حالا این در ساحت موضوع بود. 🔸مشاهده متن کامل گفت‌وگو: https://mobahesat.ir/24253 🔻🔻🔻 @mobahesat