🎤دکتر عبدالوهاب فراتی: ما باید مشکلات فقه سیاسی نظام را حل و فصل کنیم اما نه از طریق آمریت برون حوزوی/ حوزه نجف ناگزیر به ورود در عرصه فقه سیاسی است 💫پرونده فقه سیاسی در حوزه /3 🔹آنچه امروزه در فضای علمی حوزه در باب فقه سیاسی رخ می‌دهد تفاوت های بسیاری با تبار همین حوزه در سالهای قبل از انقلاب دارد. امروزه سیاست نه امری مذموم و نه سیاستمداری مذمت بشمارمی آید. اگر در گذشته برخی از روحانیون بنا به سنت مدرسه ای حوزه بر موضوعاتی از فقه متوقف می شدند و پیرامون ابعاد سیاسی آن بحث می کردند امروزه تامل در باره موضوعات سیاسی فقه تبدیل به عادت شده و بحث نکردن در باره آنها را خلاف سنت می شمارند. 🔹طبعا ما با این وضعیت از بحث‌های سیاسی وارد انقلاب شدیم اما اتفاق بزرگی در این دوره رخ داد ادعای بزرگی بود که در این انقلاب مطرح شد و آن، مفهوم‌بندی زندگی سیاسی مردم بر سیگنال‌ها یا نشانه‌های سیاسی نصوص اسلامی بود. در واقع شاید بتوان ادعا کرد که بزرگ‌ترین آورده یا ایده‌ی بزرگ انقلاب این بود که می‌خواست مدنیت ما را بر خلاف جهان سکولار، بر اساس نشانه‌های سیاسی نص مفهوم‌بندی کند و ما را بر مدار نص نگه دارد. طبیعتا چون این ایده برخاسته از حوزه و روحانیت بود، خود همین منشأ درگیر شدن بیشتر فقه عمومی با امور سیاسی و در نتیجه تولیدات بیشتری در فقه سیاسی شد. 🔹نظریه‌ای که آیت الله منتظری در اواسط دهه‌ شصت تحت عنوان نظریه‌ی انتخاب مطرح کرد که به تدریج به نظریه‌ی رقیب نظریه انتصاب در ایران و در حوزه تبدیل شد، شاید بیش از 2.5 دهه از انرژی ما را در حوزه‌ی فقه سیاسی گرفت. به چه معنا؟ به این معنا که اکثر تلاش‌های محققین یا نویسندگان حوزوی در حوالی اثبات، رد یا تحلیل این دو نظریه مصروف شد و به نظر من شاید اگر متولیان فقه سیاسی این همه به آن دو حوزه نمی‌پرداختند و وارد دیگر مسائل حکومت دینی و نظریات جدید می‌شدند و اجازه می‌دادند نظریات در سطح دوم تولید شود و یا گزاره‌های بیشتری را تحلیل می‌کردند، بهتر بود. 🔹من وقتی گرایش اساتید و علمای پا به سن گذاشته‌ی دوره‌ی خودمان را در ورود به بحث فقه سیاسی می‌بینم، مشاهده می کنم که این‌ عزیزان متولدان اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل شمسی اند. این‌ها کسانی هستند که دوره‌ی آزادی اندیشه و فضای باز در ایران و حوزه‌ی اول انقلاب درک کرده‌اند، اما همواره به خاطر جوانی‌شان منتقدین ساکت بودند.اما در آن دوره منتقد ساکت بودند یعنی به جاهایی از اندیشه های فقهی و یا مسائل جاری حکومت دینی در ایران انتقاد داشتند، اما ایرادات خود را بنابر ملاحظاتی مطرح نمی کردند اما الان که به لحاظ علمی خودشان را در حوزه علمیه ثابت کرده‌اند، دغدغه‌های گذشته‌ی خود را نه در قالب بحث‌های خیابانی، بلکه در قالب بحث‌های علمی و حوزوی مطرح می‌کنند. 🔹ما باید مشکلات فقه سیاسی نظام را حل و فصل کنیم، کمک و مساعدت کنیم، اما نباید بگذاریم که نظام یا آمریت سیاسی به برخی از گفتگوها اجازه ی حضور بدهد و به برخی اجازه‌ی حضور ندهد. به نظر من این خطری است که می‌تواند متوجه بحث‌های فقه سیاسی در حوزه شود و حوزه باید مانع مداخلات نهادهای سیاسی و امنیتی در سمت و سوی دانش فقه سیاسی شود، چون می‌دانید که ممکن است خارج از مداخلاتی که در سمت و سوی دانش ممکن است اتفاق بیافتد، حتی ممکن است محتوا را هم تغییر دهد، یعنی خیلی‌ها هستند که یک پژوهش می‌کنند اما حرف نهایی خودشان را در کتاب نمی‌زنند. چرا؟ چون می‌گویند موسسه متولی بشرط حذف فلان عبارت یا مبحث اجازه چاپ می دهد. 🔹اگرچه حوزه نجف دامن خود را جمع کرده است تا آنچه که در حوزه سیاسی اتفاق می‌افتد به پایش نوشته نشود اما به نظر بنده این روش برای حوزه‌ای که بنیان‌های قوی از علم و دانش دارد کفایت نمی‌کند و باید گامی جلوتر بردارد و در خصوص آنچه در عرصه سیاسی اتفاق می‌افتد نظر دهد و ناگزیر از آن است و این حرکت همانند قم می‌تواند بالنده شود. 🔸مشاهده متن کامل گفت‌وگو: https://mobahesat.ir/24275 🔻🔻🔻 @MOBAHESAT