✔️مفهوم «نواندیشی» برای معرفی جریانهای حوزوی گویا نیست/ آزاداندیشی در حوزه باید روشمند باشد
🔸پرونده نواندیشی در حوزه (6)
♦️حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالمجید اشکوری در گفتگو با مباحثات:
🔹وقتی میخواهیم در داخل ایران جریانشناسی کنیم، این جریانها را براساس نظامهای فکریشان تقسیمبندی میکنیم. وقتی وارد حوزه نظام فکری میشویم – یعنی از موضوعات معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی شروع میکنیم تا فلسفههای مضاف و حوزههای اندیشهای و غیره- موضوع را به صورت کلی میبینیم و در تقسیمبندی آن اینگونه عنوان میکنیم:
🔹جریان اول جریانی است که نظام فکریاش را براساس متون دینی اسلام و بر پایه اجتهاد شیعی شکل میدهد. جریان دوم، جریانی است که نظام فکریاش را براساس آموزههای متون دینی اسلام، اما بر پایه مکاتب اهلسنت شکل میدهد. یک جریان اهل سنت میبینیم که بسیار گسترده است. جریان سوم، جریانی است که نظام فکریاش را از غرب میگیرد. آنها را تقسیم میکنیم به لیبرالیستها و مارکسیستها و بعد لیبرالها را تقسیم میکنیم به لیبرال دموکراتها، لیبرال سوسیالها.
🔹بعد میگوییم جریانهای ادغامی- یا به عبارتی که در جامعه ما شهرت دارد جریانهای التقاطی- از ادغام آموزههای دینی اسلام با مکاتب غربی شکل میگیرد، که یا التقاط لیبرالیستی هستند و یا التقاط مارکسیستی. بخش دیگر جریانهای تحریفی هستند. جریانهایی که به صورت غیرروشمند چیزی را به دین اضافه یا کم میکنند.
🔹وقتی من از این منظر به موضوعات نگاه میکنم مفهوم نواندیشی دینی را، همانطور که شما عنوان کردید، مفهومی گویا نمیبینم که بخواهم بر اساس آن تقسیمات حوزوی داشته باشم. من اینگونه میگویم: یا این فرد التقاطی است یا التقاطی نیست. مجددا در خود این جریانها نیز اختلافاتی وجود دارد. یعنی آنهایی که در جریان «اجتهاد شیعی» قرار میگیرند اختلاف دارند. این اختلافات از اختلاف در فتاوا شروع میشود و تا حوزه اعتقادی را در برمیگیرد.
🔹اما آن روشمندی برای من مهم است که با روش اجتهاد شیعی به سراغ موضوعات میآیند. بدین صورت، وقتی جریان نواندیشی دینی را ملاحظه میکنم میبینم گویا نیست که بخواهم جریانهای حوزوی را با آن تقسیمبندی کنم.
🔹ما آن روشمندی را هنوز پیدا نکردهایم. مثلا روشمندی کرسی آزاداندیشی چگونه است؟ برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی چه روشی را باید به کار بگیریم؟ چگونه یک فکر را نقد کنیم؟ چگونه اجازه دهیم یک فکری مطرح شود که آسیب اجتماعی نزند؟ مشکلاتی که ما در مناظرات دانشگاهی داریم را به وجود نیاورد. ما اگر بخواهیم در حوزه بستری برای آزاداندیشی داشته باشیم، باید روشمند باشد.
🔹اینکه بگوییم آزادی بیان باشد و هر کسی هرچه خواست به نام حوزه بگوید، این ذهن جامعه را مشوش میکند. حتی ذهن طلبه را هم مشوش میکند. طلبهای که سال اول-دوم است و یا لمعتین میخواند میگوید ما که نفهمیدیم چه شد؟ این یک چیزی میگوید، آن یک چیز دیگری میگوید. هنوز هم با مبانی آشنایی ندارد و لذا دچار مشکل میشود. کسی که لمعتین میخواند یک دوره معرفتشناسی کار نکرده است، اصلا نمیداند که حجیت در مقام عمل چیست؟ روش حجیت چیست؟ اینها را نمیداند.
🔹وقتی این طلبه به یکباره وارد این فضا شود، دچار تشویش فکری میشود. بعد میگوییم آزادی بیان! در حالیکه آزادی بیان روشمندی لازم دارد و این روشمندی در حوزههای علمیه ما باید شکل بگیرد که اگر بخواهد نظریهای مطرح شود در یک محیط علمی و دقیق مطرح شود. باید موضوع مشخص باشد و شخص صاحب نظر باید کار تحقیقاتی انجام دهد و نتایج تحقیقات خود را به کسانی که قرار است نظرات او را بشنوند ارائه دهد. جلسات نقد برگزار شود و ناقدین نظرات خود را اعلام کنند و در نهایت یک جلسه مناظره هم برگزار شود به طوری که مخاطب همه این مراحل را بگذراند.
🔹اما در حال حاضر ما چگونه نوآوری را عرضه میکنیم؟ میگوییم طب اسلامی! یک دفعه کسی پیدا میشود، عمامه به سر، میگوید طب اسلامی! در افکارعمومی هم به او مجتهد و آیتالله میگوییم. معلوم هم نیست این چگونه حضرت آیتالله شد؟! میآید و میگوید طب اسلامی و حرف عجیب و غریب و غیر روشمند میزند.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21450/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat