⚡ دستگاه روحانیت و ضرورت موضع‌گیری در قبال الهیات کنونی ✏ محمد فروزمند(طلبه سطح عالی حوزه) 🔹 شاید اولین و اصلی‌ترین سوال در حوزه الهیاتی این باشد که آیا اساسا قائل به نوعی از بحران در حوزه الهیات کنونی هستیم یا خیر؟ آیا می‌پذیریم که بعد از انقلاب و مخصوصا در دو دهه ی اخیر الهیات ما نتوانسته جوابگوی پرسشگری های عقول پرسشگر و تامین کننده نیازهای دینی و دنیایی نیازمندان باشد؟ آیا همانگونه که برخی از سیاسیون و اندیشه‌ورزان حوزه سیاست قائل به انسداد سیاسی در حوزه حکمرانی جمهوری اسلامی شده‌اند ما هم می پذیریم که در حوزه الهیات دچار انسداد شده‌ایم و یا اینکه به انسدد قائل نیستسم و بحران‌های الهیاتی را به یکسری از خلاءها، خطاها و احیانا کم‌کاری ها نسبت می‌دهیم. در فرض دیگر هم می‌توانیم وضعیت کنونی را بحرانی ندانیم و در مجموع نمره الهیات موجود را در نسبت با هجمه های معرفتی عقیدتی و فشارهای مادی معیشتی تمدن غرب نمره‌ی قابل قبولی بدانیم. به هر حال به نظر می‌رسد بحران کرونا با ظهور و شدت بیشتری که دارد موجب شده که ما موضع خود را در قبال الهیات پس از انقلاب مشخص کنیم و در قدم بعد به آسیب‌شناسی، باز خوانی، بازیابی و احیانا در افکندن طرحی نو در این زمینه بپردازیم. 🔹 به نظر نگارنده چگونه پرداختنِ به مسائل الهیاتی از قبیل نقش خدا در نظام هستی، جبر و اختیار، اراده انسانی، مسئله علم و دین، مسئله شرور، عدل الهی، قضا و قدر و … بستگی به موضع اختیار شده در قبال الهیات جاری دارد. 🔹 متاسفانه علیرغم اینکه حوزه و دستگاه روحانیت به عنوان متولیان رسمی دین مسئول اصلی پرداختن به چالش‌ها و مسائل الهیاتی موجود هستند در طی این مدت کمتر به بحث و ارائه نظر در این موارد پرداخته و اغلب به دادن نسخه و تجویزاتی برای دفع این بحران بسنده کرده‌اند و درمقابل اصحاب علوم انسانی در دانشگاه‌ها بیشترین نقش را در ارائه تحلیل و پرداختن به اینگونه مسائل داشته‌اند. چرایی این عدم توجه و کمتر پرداختن روحانیت به مسائلی از این دست ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد و از جمله دلایل آن همان‌گونه که ذکر شد مشخص نکردن موضع و عدم تصور صحیح از نسبت خود با الهیات موجود و فهم بازخوردهای آن در جامعه است. 🔹 در بحران اخیر و در میان اصحاب علوم انسانی جریان مدعی روشنفکری دینی اصلی‌ترین جریانی است که در تلاش است تا با تفسیر و قرائت خاص خود از دین، پروژه اصلی خود را که همانا اثبات امکان دینداری در قالب درانداختن الهیاتی جدید و متناسب با اقتضائات عصر مدرن است را به پیش برد. بنابراین این جریان علیرغم اینکه از یکسو اختلافات بنیادین و مبنایی با قرائت رسمی حاکم از دین دارد اما از سوی دیگر مدعی به ظهور آوردن الهیاتی است که تا حدی جوابگوی نیازهای انسان مدرن خواهد بود و بحران‌ها و مشکلات الهیات کنونی را نخواهد داشت. قابل توجه است که این جریان موضع خود را در مواجه با الهیات حاضر کاملا مشخص کرده است. 🔹 تا زمانی که حوزه و روحانیت به عنوان متکفل و متولیان رسمی بسط و اشاعه دین برآورد صحیحی از نسبت کارکرد الهیات کنونی در قبال جامعه نداشته باشند و موضع خود را مشخص نکنند عملا وارد فضای نقد و تبادل نظر نخواهند شد و در چنین وضعی نه تنها راه به روی هر گونه اصلاح احتمالی بسته خواهد شد بلکه فضا برای به صحنه آمدن گفتمان های الهیاتی رقیب باز شده و بیش از پیش مرجعیت دینی روحانیت از دست خواهد رفت. 🔹 نکته دیگر اینکه در این بزنگاه فرصتی پدید آمده تا نهاد حوزه بار دیگر نسبت خود را با جریاناتی نظیر روشنفکری، نو اندیشی و اصلاح‌گری دینی به عنوان مطرح‌ترین جریانات مدعی بسط و اصلاح تفکر دینی مشخص کند و در صورت به رسمیت شناختن آن ها در یک فضای آزاد و به دور از پیش فرض‌های عقیدتی سیاسی وارد دیالکتیک و گفتگو شود. البته قبل از آن لازم است به این سوال پاسخ دهد که آیا اساسا این جریانات را رقیب و مانعی در برابر اشاعه فرهنگ و تفکر دینی می‌داند و یا اینکه ظهور و بروزشان را از جهاتی – و نه الزاما به تمامه – موجب رشد و شکوفایی دین و به طور کلی الهیات حال حاضر تلقی می‌کند. 🔻🔻🔻 @mobahesat