حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد ارسطا:
⚡ مرحوم دکتر فیرحی با تحفظ بر فقه جواهری سعی میکرد خوانش روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد
🔹 اختصاصی مباحثات/در مورد مرحوم آقای دکتر داود فیرحی - که برای بنده سخت است ایشان را با عنوان «مرحوم» یاد کنم ـ عرض کنم که حدود سی سال با ایشان رفاقت داشتهام. پیش از آنکه وارد تدریس در دانشگاه باقرالعلوم شوند با یکدیگر آشنا شدیم و در روند فعالیتهای همدیگر قرار گرفتیم. علایق مشترک علمی داشتیم واز نظر روحی و اخلاقی هم با هم قرابت داشتیم و همین امر باعث شد یک رابطهی دوستی عمیق و ریشهداری بین ما شکل بگیرد. بنده مرحوم اقای فیرحی را در این مدت متمادی به سلامت نفس شناختم؛ واقعا انسان سلیمالنفسی بود. اورا به تواضع شناختم، به راستی متواضع بود، نه اینکه به شکل تصنعی تواضع داشته باشد. انسان عالم وعلاقمند به علم بود. دغدغهی مسائل علمی داشت و حتی پس از اخذ مدارج عالی به ارائه دروس اکتفا نمیکرد و برای کسب دانش به صورت جدی و با پشتکار ستودنی تلاش میکرد و الحق که توفیقات بسیار خوبی در این مسیر پیدا کرد.
🔹 ایشان توجه بسیار خوبی به رابطهی تاریخ و فقه سیاسی دارد.به این مهم توجه داشت که شکلگیری اندیشه سیاسی در میان فقها تحت تاثیر وضعیتهای تاریخی هرزمانی بودهاست.
🔹 در واقع به «تاریخمندی شکلگیری اندیشه سیاسی در میان فقها» توجه پیدا کرده بود. اینکه چه اتفاقی افتاد که در عصر مشروطه برخی از فقها وارد حوزه فقه سیاسی شدند و مسائلی را مطرح کردند که پیش از آن در کلام فقها دیده نمیشد و یا حداقل با آن نحوه بیان و تفصیل دیده نمیشد، از مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه او قرار گرفت و پایاننامه مقطع ارشد ایشان هم مرتبط با این موضوع کلان بود.
🔹 نکته دیگر اینکه وی دغدغه مستمری در تبیین فقه سیاسی مشروطه داشت. در راستای این تبیین چندین سال کار پیگیر و مداوم پژوهشی انجام داد و تا همین اواخر – دو سه ماه پیش که چند جلسه علمی مفصل داشتیم – دیدم ذهن ایشان همچنان درگیر فقه سیاسی مشروطه است. یکی از آثار ارزشمندی که ایشان در همین زمینه تالیف کرد کتاب « درآستانه تجدد» است که در واقع شرح و تفصیل «تنبیه الامه و تنزیه المله»مرحوم نائینی است.
🔹 مرحوم دکتر فیرحی شناخت دقیقی نسبت به موضوعات سیاسی پیدا کرد و با توجه به تحصیلاتی که در حوزه داشت شناخت بسیار خوبی هم در مورد فقه به دست آورد و توانست بین این دو امر رابطهی دقیقی را برقرار کند. که یک نفر هم در علم مبدا صاحبنظر باشد و هم در علم مقصد.
🔹 مثلا هم در علوم سیاسی وشاخهی معینی از آن علم مانند اندیشه سیاسی صاحبنظر باشد وهم در علم فقه مطالعات خوب و اجتهادی داشته باشد تا بتواند با ذهنی که آشنایی تخصصی با مفاهیم اندیشه سیاسی دارد به سراغ بازخوانی منابع فقهی برود و در این بازخوانی موفق شود نظام احتمالی اسلام در مورد اندیشه سیاسی را استخراج کند که بی تردید کار بسیار دشوار و واندیشهسوزی است.
مرحوم دکتر فیرحی سعی کرد از همین شیوه استفاده کند تا بتواند تبیین جدید و روزآمدی از فقه سیاسی داشته باشد و توفیقات خوبی نیز به دست آورد.
🔹 مرحوم دکتر فیرحی در طول مدت چند دهه تلاش علمی و پژوهشی خود، سعی داشت تحفظ بر شیوه فقه جواهری را حفظ کند و با رعایت این شیوه به طرح مباحث نوین یا تحلیل های جدید در اندیشه سیاسی بپردازد.
🔹 در جلسات علمی که بنده توفیق حضور داشتم کاملا شاهد این تلاش ایشان بودم. اینطور نبود که ایشان بخواهد شیوه اجتهادی موجود در فقه را کنار بگذارد و– به تعبیر برخی افراد- اجتهاد در مبانی را ارائه بدهد. ایشان براساس همان مبانی پذیرفته شده در فقه شیعه و همان شیوه و روش اجتهاد جواهری سعی میکرد نیازهای زمان را به خوبی تشخیص دهد و با تحفظ برشیوهی اجتهاد جواهری خوانش جدید و روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد که به نظر من در عبارتی کوتاه باید بزرگترین خدمتی دانسته شود که ایشان در صدد انجام آن بود و توفیقات بسیار خوبی هم در آن مسیر پیدا کرد.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23113
🔻🔻🔻
@mobahesat