⚡در پاسداشت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدتقی شریعتمداری ♻ رحلت مجتهد گمنام پایتخت ✏سیدکیوان وهابی 🔹 فلسفه را نزد آیة‌الله شعرانی، آیة‌الله رفیعی قزوینی و استاد شهید آیة‌الله مطهری – رحمهم الله- آموختند و شهید مطهری در میان شاگردان خود نسبت به ایشان توجهی فراوان داشت. در برخی چاپ‌های مجلد خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت، سخنرانی مرحوم آیة‌الله شریعتمداری در خصوص ماجرای مباهله نیز درج شده و در مقدمۀ این مجلد که ظاهراً به قلم شهید مطهری است، از ایشان که در آن زمان سی و شش ساله بودند، چنین یاد شده است: «عالم محقق، جامع معقول و منقول، شیخ محمدتقی شریعتمداری تهرانی –دامت افاضاته-.» همچنین گویا ایشان در تألیف کتاب عدل الهی شهید مطهری را یاری کرده بودند. اما با تغییراتی در مشرب آیة‌الله شریعتمداری رخ داد و به آن اشاره خواهد شد، رابطۀ گرم این استاد و شاگرد، متأسفانه به سردی و تیرگی گرایید. 🔹 مشرب ایشان در مسائل فکری نخست متمایل به روش فیلسوفان متأخر مسلمان و حکمت متعالیه بود که خود از عوامل نزدیکی رابطۀ ایشان و شهید مطهری به حساب می‌آمد. اما در دهۀ 50 شمسی اموری دست به دست هم داد که نظر ایشان شدیداً تغییر کرد و سخت مخالف این مکتب شدند و روابطشان نیز با استاد، تیره شد. بر خلاف تصور کسانی که مخالفت معاصران با حکمت متعالیه و آرای فیلسوفان مسلمان را به سرعت به مکتب معارف خراسان پیوند می‌زنند، ایشان با اندیشۀ این مکتب نیز صریحاً مخالف بود و می‌توان روش ایشان را متمایل به طیف متکلمان شیعه دانست. برخی از آراء اعتقادی مرحوم آیت الله شریعتمداری را می‌توان در مقالاتی پیرامون توحید که در مجلۀ سفینه منتشر شده، مشاهده کرد. این مخالفت به معنی کنار نهادن یکبارۀ عالمان فیلسوف و میراث‌شان نیز نبود و برای مثال در عین نقدهای تند نسبت به مطالب استادش، مرحوم علامۀ شعرانی همواره با احترام از ایشان یاد می‌کرد، بلکه تمایل ایشان به تفسیر المیزان در میان تفاسیر پوشیده نبود. 🔹 شاید مناسب باشد مواجهۀ ایشان با متن را «مواجهۀ فقیهانه» بنامیم؛ با تسلطی مثال‌زدنی [و از جهاتی عجیب] بر ادبیات عرب به سراغ متن مورد نظر می‌رفت و با توجه به آراء دانشمندانی برجسته، با دقت و جامع‌نگری‌ای که در استنباط احکام معمول است، معنایی متناسب با آموزه‌های مختلف اعتقادی و فقهی ارائه می‌داد. اگرچه منابع مورد ارجاع ایشان محدود و نه همواره دست اول است، اما ذوق سلیم و شم عالمانۀ ایشان این نقیصه را پوشش می‌دهد؛ نقد علمی خود به مطالب عالمان یا رویکردهای موجود در اجتماع را صریح و بدون مجامله بیان کرده است. 🔹 در بیان مسائل شرعی و ارجاع مردم برای تقلید، توجهشان بیشتر بر حضرت آیت‌الله سیستانی –دامت برکاته- متمرکز بود و ایشان را ترویج می‌کردند؛ پس از آشنایی با حضرت آیة‌الله شبیری –دامت برکاته- به این مرجع بزرگوار نیز ارادت و علاقۀ خاصی پیدا کرده بودند و به ایشان نیز ارجاع می‌دادند و پس از چاپ کتاب جرعه‌ای از دریا، انس ویژه‌ای با این کتاب پیدا کرده بودند و جزء کتب دم دست ایشان بود. از جمله رفتارهای درس‌آموز ایشان این بود که گاه بر فراز منبر نیز، مسألۀ شرعی را از روی رسالۀ عملیه برای مردم بیان می‌کردند. 🔹 برخورد مرحوم آیت‌الله شریعتمداری با مردم صمیمانه، متواضعانه و بی‌تکلف بود و محبت خود را چه در لحن و چه در کلمات ابراز می‌کردند که شخص احساس می‌کرد ایشان واقعاً از دیدن او خوشحال شده‌اند و گرمای مطبوعی در دل خود جاری می‌دید. این عالم جلیل‌القدر نه تنها برای ترویج نام خود هیچ گامی برنداشت، بلکه وقتی امکان شهرت بدون کوشش نیز فراهم می‌شد مضایقه می‌کردند و زندگی زاهدانه و سادۀ خود را تا آخر تغییر ندادند. 🔹 تأدب و تأدیب حکیمانه به آداب شرعی از دیگر ویژگی‌های ایشان بود که اثر آن با دیدن ارادتمندان و مأمومین مشهود است. ذوق سلیم عرفی هم از ویژگی‌های برجستۀ ایشان بود که چه در فهم و استنباط احکام الهی و چه در تطبیق و اجرای آن، از انوع وسواس و افراط تفریط بری می‌داشت. اما خصلت آخر، ارادت شفاف و محبت خالصانۀ ایشان به امیر المؤمنین – صلوات الله علیه- بود که نگارندۀ کمترین، کمتر کسی را چنین دیده است. باشد که همان گونه که در دنیا از یاد آن حضرت چهره‌اش می‌شکفت، خداوند سُرورش را از دم مرگ تا ابد به زیارت و مصاحبت ایشان مستدام بدارد! 🔸 مشاهده متن کامل یادداشت http://mobahesat.ir/23384 🔻🔻🔻 @mobahesat