⚡ کارشناس جریان‌های سلفی جهادی در گفت‌وگو با مباحثات: تغییرات طالبان ممکن است تاکتیکی برای تحکیم حاکمیت خود باشد/ ریشه‌ی اعتقادی طالبان اجازه مشارکت شیعیان را نمی‌دهد 🔸 با آقای محمد ابراهیم نژاد به گفت‌وگو نشسته‌ایم. وی دانشجوی دکترای تاریخ تشیع و بیش از ده سال در حوزه جریان‌ها و گروه‌های جهادی به تحقیق و پژوهش پرداخته‌ است. کتاب‌های «معمار تکفیر و ترور»، «پرچم‌های برافراشته» و«داعش»حاصل تلاش آقای ابراهیم نژاد در موضوع گروه‌های جهادی بوده است. 🔹 هویت طالبان مبتنی بر اعتقادات «سنی، حنفی، دیوبندی» است. اگر به گذشته دیوبندی نگاه کنیم متوجه می‌شویم نگاه آنان به شیعه مثبت نبوده و تاحدودی تخاصمی است. شاه ولی‌الله دهلوی و پسر او که کتاب معروف «تحفه اثنی‌عشری» را تالیف کرده‌است که در رد آن کتاب «عبقات‌الانوار» نگاشته شده است، از بزرگان این فرقه هستند. همچنین در کتب عقیدتی دیوبندی ردیه‌های زیادی علیه شیعه نوشته شده است که اغلب آنها ابتدا در شبه قاره طرح شده و بعدا به افغانستان کشیده شده است. 🔹 در کنار بررسی متون و تاریخچه‌ی طالبان باید به عملکرد آنان در جایگاه قدرت و حاکمیت نگاه کنیم. ظاهر امر تاکنون این را نشان می‌دهد که آنان تمایل دارند در مسند قدرت با سایر اقوام و مذاهب رابطه‌‌ی مسالمت‌آمیزی داشته باشند و حتی برگزاری مراسم محرم را جایز شمرده و برخی از سران آنان هم برای تایید این برنامه‌ها در آن شرکت کرده‌اند. این نشانه‌ها علائمی برای سیاست تعامل طالبان با سایر فرق و مذاهب اسلامی از جمله شیعیان است و تلاش می‌کنند وارد چالش و تخاصم نشوند. 🔹 از سوی دیگر بحث قومیتی در افغانستان هم بسیار مهم است و در اغلب مواقع مشکلات و چالش‌ها بیشتر از ریشه‌ی عقیدتی، بخاطر جنبه‌های قومیتی است.در دهه‌ی‌90 میلادی که طالبان به قدرت رسید متحد القاعده و طیف «عرب‌افغان‌ها» بود. این نکته هم بسیار مهم است و در دوران جنگ با شوروی شاهد اختلافات درون گروهی طالبان بودیم. در آن دوره بسیاری از عرب‌افغان‌ها، سایر مجاهدان طالبانی را متهم به شرک می‌کردند. بخاطر برخی شعائر مذهبی مانند احترام به اهل‌بیت، زیارت قبور یا مراسمات صوفی‌گری که در بین اهل‌سنت رایج است. طالبانی که در دهه 90 روی کار می‌آید متحد عرب‌افغان‌ها بوده و بخاطر این اتحاد بن‌لادن نیز با ملاعمر بیعت می‌کند و طبیعتا رفتارهای افراطی‌گرایانه طالبان در آن دوره بیشتر بوده‌است. 🔹 فرهنگ افغانستان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن مبتنی بر جمعیت هفتاد درصدی است که ساکن روستاها و مناطق کوهستانی هستند. در افغانستان شهرها با معیارهای رایج شهری در اقلیت هستند و اکثریت مردم غیرشهری‌اند و طبیعی است که ارزش‌ها و هنجارهای مطرح شده از سوی طالبان بویژه در خصوص زنان یا ازدواج دختران در سن پائین مطابق با فرهنگ و باور بیش از هفتادرصد مردم است. در این بین یک اقلیت محدودی که در شهرهاهستند و یا به دانشگاه راه یافته‌اند و یا از طریق رسانه‌ها با فضای عمومی جهانی ارتباط برقرار کرده‌اند مخالف چنین الگو و فرهنگی هستند و طبیعتا بخاطر استفاده از رسانه‌ها صدای بلندی هم دارند.این قشر نهایتا ده درصد از مردم افغانستان را تشکیل دهند که متاسفانه می‌بینیم تحلیل‌های بسیاری از مردم ایران یا سایر کشورها درباره افغانستان براساس داده‌هایی است که این گروه ده درصدی تولید می‌کنند. 🔹 یکی از اشتباهات برخی از تحلیلگران سیاسی ایران این است که نمی‌توانند بین طالبان و سایر حرکت‌های سلفی جهادی تمایز قائل شوند. حرکت‌های سلفی جهادی معتقدند که آمریکا یک دولت کفر است و به هرشرایط ممکن باید با آن جنگ کنند. در ادبیات جهادی که طالبان دارد چنین معیارهایی را نمی‌بینیم. تفاوت طالبان با سایر گروه‌های سلفی – جهادی این است معتقدند آمریکا افغانستان را اشغال کرده‌است همان‌گونه که شوروی در دهه هشتاد میلادی اشغال کرد وما با مبارزه شوروی را اخراج کردیم و بعدا با شوروی وارد جنگ و مبارزه هم نشدیم. الان هم طالبان چنین نظری در خصوص آمریکا دارد و جنگ با آمریکا برای اخراج آنان از افغانستان برای اقامه‌ی یک دولت اسلامی در مقابل دولت دست‌نشانده‌ی آمریکاست. 🔹 مسئله دیگر مرتبط با این بحث موضع طالبان در خصوص رژیم اشغالگر قدس و مبارزه فلسطینی‌ها با این رژیم است. براساس مبانی فقهی و اعتقادات حاکمیتی که طالبان دارد نگاه آنان این است که اسرائیل کشور فلسطین را اشغال کرده و به صراحت هم اعلام می‌کنند. اما می گویند از فلسطین فقط حمایت سیاسی خواهیم کرد چراکه براساس مبانی نظری آنان دولت اسلامی شامل مرزهای جغرافیائی افغانستان می‌شود و قرار نیست هیچ اقدام عملی در حمایت از فلسطین انجام دهیم. 🔸 مشاهده متن کامل گفت‌وگو: https://mobahesat.ir/23472 🔻🔻🔻 @mobahesat