⚡ خوانش و راهکارهای حوزویان برای اعتراض/1 🔹 حجت‌الاسلام دکتر مهدی شجریان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی: نیازمند اصلاح حقیقی نگاه مسئولان به جایگاه «مردم» هستیم/ حوزویان باید میدان‌دار اعتراض به مشکلات در جامعه اسلامی باشند 🔹 این‌که چرا حاکمیت اقدام مشخصی برای شکل‌گیری اعتراضات به نحو قانونی و به نحو مدنی انجام نداده است به نظرم ریشه در چند عامل دارد: - یک عامل که به عنوان اولین عامل از آن یاد می‌کنم غلبه‌ی نگاهی است که نقش مردم را در حاکمیت اسلامی، یک نقشه حاشیه‌ای می‌داند .مستحضر هستید در باب جایگاه مردم در حاکمیت اسلامی ما نظریات مختلفی داریم که این نظریات را می‌توان در یک طیف دسته‌بندی کرد. در یک طرف این طیف نظریه‌پردازانی هستند که کمترین درجه‌ی اعتبار را برای این جایگاه قائل هستند و در حد یک مقبولیت سطحی حضور مردم را لازم می‌دانند و بیش از این نه. اما در یک طرف دیگر این طیف ـ که بسیاری از نظریه‌پردازان دیدگاه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(حفظه الله) را در همین طرف طیف قرار می‌‌دهند - نقش مردم بسیار بسیار پررنگ است و این نقش تا مرز مشروعیت نظام اسلامی پیش می‌رود - عامل دومی که وجود دارد باور به بی‌نیازی از به رسمیت بخشیدن مقوله‌ی اعتراضات است. من کمابیش در اظهارات برخی از مسئولین به صورت صریح و غیرصریح هم این را دیده‌ام. اعتقاد این آقایان این است که اگر ما برای مقوله‌ی اعتراضات به صورت رسمی، قانون پیش‌بینی کنیم و ساختارسازی کنیم، یک کار بیهوده است و یک کاری است که حاکمیت و نظام اسلامی به آن نیازی ندارد. - عامل سومی که در اینجا می‌توانم مطرح کنم باور به امنیتی شدن رسمیت‌بخشی به اعتراضات است. ممکن است برخی از بزرگان و مسئولین ما تصور کنند که ما اگر بخواهیم مقوله‌ی اعتراضات را در جامعه به رسمیت بشناسیم و برای آن سازوکاری تعیین کنیم این مسئله با اعتراض شروع می‌شود ولی به اغتشاش، خرابکاری و ضربه به اصل نظام منجر خواهد شد. - عامل چهارمی که به ذهن حقیر می‌رسد مسئله‌ی انسداد سیاسی و به صورت مشخص افول حزب‌گرایی است که ما در ساختار سیاسی‌مان کمابیش داریم و در بخش‌هایی از بدنه‌ی حاکمیت متأسفانه این را می‌بینیم. - عامل پنجمی که در اینجا به ذهن بنده می‌رسد یک نحوه‌ی مقدس‌پنداری افراطی در خصوص نظام اسلامی است. بعضی از مسئولین ما در انگاره‌ی خودشان نظام اسلامی را در حدی از تقدس و در هاله‌ی غلیظی از تقدس قرار داده‌اند که به صورت طبیعی لازمه‌ی حضور در این هاله‌ی تقدس عدم امکان اعتراض و انتقاد است. 🔹 حوزویان در سه بخش باید تلاش کنند و متأسفانه در هر سه بخش هم ما حضور چشمگیری نداشتیم و در برخی از بخش‌هایش هم اصلا حضور نداشتیم: - بخش اول و حوزه‌ی اول تلاش‌های نظری و پژوهشی است که در این حوزه باید صورت بگیرد. اساسا مقوله‌ی اعتراض در حکومت اسلامی یک موضوع اصیل و کلانی برای پژوهش است و تا جایی که بنده می‌دانم آثار فاخری در این حوزه تولید نشده است. یک کار جدیدی که یک تیم پژوهشی از دوستان طلبه ما در مرکز پژوهشی مبنا در همین فاصله‌ی 2-3 هفته‌ی اخیر انجام داده‌اند این بود که ما از مجلس شورای اسلامی یک پروژه داشتیم که پیش‌نویس قانون آزادی تجمعات و راهپیمایی را برای ما بنویسید. تیم حقوقی ما در اینجا کار کردند و یک پیش‌نویس مفصلی را آماده کردند، 31 ماده در این پیش‌نویس طرح شده است. - اقدام دومی که حوزه باید انجام دهد گفتمان‌سازی است. گفتمان‌سازی یعنی اولا اقناع مدیران، ثانیا اجماع نخبگان و ثالثا رواج تفکر در بین عموم مردم. در هر سه حوزه باید کار کنیم. - کار سومی که به ذهن حقیر می‌رسد حضور عملیاتی و میدانی خود حوزه در مقوله‌ی اعتراضات است. یعنی فقط به تلاش نظری و پژوهشی و فقط به گفتمان‌زایی اکتفا نکند، خودش به میدان بیاید. هیچ‌کسی شایسته‌تر برای «النصیحة لأئمة المسلمین» غیر از مراجع عظام تقلید و حوزه‌ی علمیه نیست.یعنی ما گاهی می‌بینیم که صدای حوزه در اعتراض به دولت، به حاکمیت در خصوص یک مسئله‌ی فرعی در بوق و کرنا می‌شود و شنیده می‌شود و حتی گفته می‌شود که اگر این دولت مثلا فلان روز شهادت را تعطیل نکرد مالیات ندهید. اما نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که در کنار مفاسد اجتماعی، در کنار رانت، در کنار سفره مردم که روز به روز در حال آب رفتن است، در کنار بیکاری جوانان و در کنار فساد خیلی زشت و زننده‌ای که بعضی از یقه بسته‌ها و پیشانی کبودها انجام می‌دهند، حوزه‌ی علمیه سکوت می‌کند و ورود نمی‌کند. خود حوزه‌ی علمیه باید میدان‌دار اعتراض منطقی باشد. 🔻🔻🔻 مشاهده متن کامل گفت‌وگو: https://mobahesat.ir/23937 🔻🔻🔻 @mobahesat