🎤در گفتوگو با حجتالاسلام وحید نجفی بررسی شد/
سازمانوارگی در روحانیت
🔸گفتوگوی ذیل با هدف جمعآوری دیدگاههای مختلف درباره پایاننامهای با موضوع «بررسی آثار و پیامدهای سازمانوارگی روحانیت بر نظام آموزشی حوزه» است که با حجتالاسلام وحید نجفی از پژوهشگران موضوع حوزه و روحانیت است.
🔹اول قرن حاضر، طلبههای قم ۵۰۰ نفر بودند. یککمی میآید جلوتر مثلاً فکر کنم در دهه ۴۰ میشود حدود ۲۰ هزار نفر. تا اوایل انقلاب و یکی دو سال قبل از انقلاب آمار طلبهها حدود مثلاً بیستوپنج، شش هزار نفر است. این آمار قابل استناد هست چون تلاش کرده بودند طلبهها را ذیل آموزشوپرورش ببرند و آنجا آمارگیری کرده بودند و به خاطر ابزارها و اهرمهای قدرت که داشتند، توانسته بودند آمار را بگیرند والان که تا صدوچند ده هزار نفر آمار رشد یافته است. پس ما یک بستری داریم که در آن اتفاقاتی میافتد. یکی این است که تعداد طلبهها خیلی زیاد میشود.
🔹یکی هم همزمانی با بحث مدرنیته و پیروزی انقلاب اسلامی است. این دو تحولات
بزرگی هستند که در این قرن رخداده. حوزه با مسئله مدرنیته مواجه شده که میتوانیم بگوییم تأسیس حوزه علمیه قم در پاسخ به همین مسئله بوده است. اتفاق بزرگتر و اتفاق دوم، پیروزی انقلاب اسلامی است. این دو تا اتفاق حوزه را وارد دوره جدیدی میکند.
🔹یک ضربه بزرگ دیگری هم که سازمان زد این بود که ساختار جای اراده انسانی را گرفت؛ یعنی مثلاً من میگفتم طلبه شدم تا هدف دینی را محقق کنم و بتوانم به جامعه فلان فایده را برسانم و این اراده اثرات زیادی داشته اما این سازمانی شدن خواسته از بالا من را کنترل و مدیریت کند، درنتیجه من یادم رفته که خودم، خودم را کنترل کنم. درنتیجه کمکم بهجایی میرسم که اگر امتحان هم میدهم، تقلب میکنم. پایاننامه هم مینویسم، دزدی علمی میکنم. یادم میرود که اصلاً برای چه آمدم حوزه و این درسها را میخوانم؛ یعنی آن انگیزههای شخصی به دلیل نوع مدیریت سازمانی یکجاهایی ذبح میشود.
🔹اگر روند سازمانی شدن را بنگرید درمانی بوده برای دردی که بارها تکرار شده بود و آسیب رسانده بود؛ اما چون سرعت تحولات درگذشته کم بود، این آسیبها خیلی مهم نبود. کسی دردش نمیگرفت تا بیاید درمان کند؛ اما الآن چون سرعت تحولات بالا رفته دردشان گرفته، میخواهند درمان کنند؛ مثلاً بعد از آقای حائری مراجع ثلاث بودند و وقتی مرجعیت یکپارچه نیست، حوزه دچار افول جدی میشود. حتی آمار طلبهها را هم نگاه کنید؛ کم میشوند. مرجعیت واحد نیست یعنی چه؟ یعنی هم تواکل هست هم موازیکاری هست. هر جا کار سخت میشود میگوید من که تنها مسئول نیستم آن آقای فلانی هم هست. هر جا کار آسان میشود همه میخواهند با هم باشند.
🔹ما خیلی از اشکالات را به سازمان حوزه میکنیم، اما گاهی این اشکال به سازمان بودن حوزه نیست، بلکه به کامل نبودن سازمان حوزه است؛ یعنی سازمان حوزه اگر کامل بشود، مشکل حل میشود. حوزه سازمان ندارد که این مشکل پیشآمده است. برخی معایب ممکن است غالبی باشد؛ یعنی مثل نظام بروکراسیاش و عدم درک درست از صحنه و اینکه کارمند ضعیف حاکم میشود و … اما باید ببینیم سازمانهای مدرن خودشان را بازسازی نکردند؟ یعنی مدیریت در کشور ما اینطوری فهمیده میشود که همه کارها دست من باشد، اما خب این دارد بازسازی میشود نمونهاش بحث مجوزهای کسبوکار است. قبلاً میگفتند من باید کامل تو را چک کنم بعد مجوز دهم، الآن دیدند کار قفلشده، میگویند تصدیگری نکن. بلکه در مسند سیاستگذاری قرار بگیر.
🔹برخی از این مباحث را در کتاب تعامل حوزه با نظام جمهور اسلامی گفتهام. اول از ضرورت ایجاد سازمان برای روحانیت گفتم، بعد بحث دلایل و عوامل مخالفت با سازمان فراگیر را گفتم مثل آنکه مسئولیتپذیری افراد کم میشود، هزینههای حفظ سازمان زیاد است و …
البته سازمان ممکن است خطا بکند؛ مثلاً در پژوهش آسیبزده، معاونت پژوهش دیده طلبهها روش پژوهش بلد نیستند، روش پژوهش یاد داده اما از آنطرف مقالات از محتوا تضعیف شده، همه فرم را بلدند که چه جور بنویسند، اما محتوا ضعیف شده است.
🔅مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/24009
🔻🔻🔻
@mobahesat