مبتلا...
مبتلا...
ماها که آقا آقایی کرده و منت سرمون گذاشته و کبوتر جَلدِ مجلس روضه ش بودیم، میگیم که: جهان بی روض
یادش بخیر آخر روضه های پریشونِ چن نفره مون با رفقای اشکمون ، گاهی این بیت شعرو من میخوندم👇 گریه آباد شدم، خانه ات آباد حسین.... به دو صد دُرّ و گهر، دیده ی تر نفروشم...😭