*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
*
#براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
*
#قسمت_نوزدهم*
در حالی که روز کم کم داشت چشم باز میکرد، تیر مستقیم تانک، آتشبار، توپ و همه نوع گلوله میریخت. روی دژ مرزی یعنی تنها راه عبور ما به طرف طلاییه.
پشتیبانی ما از طریق همین دژم مرزی بود برای حمایت از گردان هایی که فرستاده بودیم جلو.
مجید مسئول هماهنگی بود، بین گردان های جلو .به خاطر همان شجاعتی که گفتم .هوا که روشن شد تماس گرفتیم و قرار شد به خاطر آتش سنگین کمی به عقب برگردند .البته مجید نبود به محمدعلی شیخی گفتم برگردید عقب .بچه ها شهدا و مجروح ها را سوار آمبولانسها کردند که برگردانندعقب .چند تا از همان آمبولانس ها هم هدف قرار گرفتند .حتی خود من با جیپ فرماندهی رفته بودم جلو به اتفاق عالی کار ،گلوله توپ بغل گوشمان خورد زمین .چادر جیپ ترک خورده خودمان هم ترکش های جزئی خوردیم. رفتیم سراغ مجید گفتم این دستور نظامی است سریعتر برگردید . اما واقعاً در قاموس مجید واژه ای به نام وحشت نبود .آخر هم متوسل به محمدعلی شدیم تا نرم نرم راضی شد که برگردد اما با اکراه، اگرچه آنقدر تعلل کرده بود که می توانست عراقی ها را با نارنجک بزند.
سایه شب سنگین بود .آرام و بی خروش در دل شب جریان داشت. صداهای مبهم شب همه شب با زمزمه ملایم آمیخته بود که گاه برق آتشی همراه با صدای شلیک از آن سوی رود به چشم می خورد .شور و ولوله آرام در این طرف آب احساس میشد .قایق ها،غواص ها تجهیزات و نیروهایی که تجهیز شده بودند تا با قایق به آن سوی رود بروند. پیش تر از همه غواص ها که به رنگ شب بودند در دل آب فرو رفتند .لحظاتی بعد قایق های سرشار از رود را پیش گرفتند. مجید با اولین قایق همراه بود صدای قایق ها طوری نبود که دشمن را آرام بگذارد و هول و هراس جنون زده اش کرد .چشم های خواب آلود با ماساژ دست ها کمی آژیر شد و دست ها و قبضه ها و ماسه ها را لمس کرد. باران سرب فرو می ریخت.قایق خط شکن آماج تیر و ترکش شد. مجید گرمی قطرات خون را روی گونه احساس کرد. یکی از بچه ها به داخل خم شد و کف قایق افتاد. مجید او را بغل گرفت .دستش گرفت و خیس شد .شب تاریک بود نمیدید. نامش را نمی دانست اما صدا زد: برادر !
صدایی نشنید. دندانهایش را برهم فشرد. خون در شقیقه هایش دوید. قایق به ساحل رسیده به سرعت از آن پایین پریدند و پشت رود در ساحل پراکنده شدند.
#ادامه دارد....
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
@Modafeaneharaam