🔴 احساس بی نیازی؛ عامل طغیان ها؛ نقطه آغازین سکولاریسم! 🔹تاریخ ادیان را که نگاه می کنیم آنچه که باعث شده دین از عرصه جامعه کنار برود و به یک دین فردی تبدیل شود، احساس بی نیازی مردمان به دین است. اگر سرنوشت همه جوامع را در طول تاریخ مطالعه کنیم بلا استثناء، یکی از دلایل اصلی کنار رفتن دین از عرصه سیاست و اجتماع، احساس بی نیازی است. اما این احساس نیازی به چه طریقی شکل می گیرد؟ 🔸«احساس بی نیازی به دین» در هر قشر و طبقه ای از جامعه، به دلایل مختلفی شکل می گیرد اما به طور کلی می توان دو دسته کلی را شرح داد؛ یک دسته، احساس بی نیازی طبقه اشراف و برخوردار و قارون مسلک و یک دسته هم توده ها و طبقات عادی مردم اعم از متوسط و ضعیف. 🔹احساس بی نیازی به دین در طبقه اشراف و دارا یا همان برنده، دلیلش این است که مدعی اند بدون اینکه اهل دین و دیانت و رعایت دستورالعمل های دین باشند به آلاف و الوف رسیدند. معتقدند دین و حاکمیت دینی، نقشی در دارا بودنِ آنها ندارد. 🔸خداوند متعال درباره این طبقه می فرماید: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى»(آیات 6 و7 سوره مبارکه علق) حقا كه انسان طغیان مى ‏كند، همين كه خود را بى ‏نياز پندارد. 🔹طبقه اشراف و قارونی مسلک، نه تنها به دین احساس بی نیازی می کند بلکه حاکمیت توحید را مانع بزرگی و ریاست و اربابی خود می داند. چون در حاکمیت دینی و توحیدی ناب، دسترسی همگان به منابع ثروت ها و درآمدها و امکانات، عادلانه و برابر است! پس او طغیان می کند. هر جایی برایش محدودیتی ایجاد شود علیه آن می شورد. 🔸احساس بی نیازی به دین در طبقات متوسط و ضعیف چگونه است؟ از دلایل اصلی گرایش توده های مردم و مستضعفین به پیامبران این بود که پیامبران به آنان وعده آزادی از بند ظلم فراعنه و رهایی از تبعیض طاغوت ها می دادند. پیامبران به طبقات مستضعف وعده می دادند که اگر با ظلم طاغوت ها و قارون ها و هامان ها مبارزه کنید، اگر علیه تبعیض و ظلم و فقر و فساد بایستید مدیریت امور به دست عادلان و مستضعفان بیافتد جامعه عادلانه بدون تبعیض و فقر و فساد شکل خواهد گرفت. 🔹هر وقت که یک حاکمیت دینی، کارآمدی خودش را اثبات می کرد گرایش مردم به دین افزایش می یافت اما وقتی حاکمیت دینی در مبارزه با تبعیض و فقر و فساد، موفق عمل نکند کم کم مردمان می گویند پس ما به دین نیازی نداریم! 🔸در طول تاریخ ادیان که بنگریم این مسئله را می بینیم. سرآغاز سکولاریسم و جدایی دین از سیاست همین نقطه است. یعنی احساس بی نیازی به دین! 🔹کنار رفتن دین از عرصه اجتماع، خیلی معدود بخاطر ارائه ی ادله فلاسفه ملحد بوده؛ یعنی اینگونه نبوده که فلاسفه و افرادی بیایند و استدلال بیاورند که خدا وجود ندارد معاد وجود ندارد تا مردم بی دین شوند. بله این مسئله وجود داشته که اهل علم و فلسفه و ... بیایند و شبهه افکنی کنند و اعتقادات یک جامعه را متزلزل کنند. اما مهم ترین و اصلی ترین عاملِ بی دینی جوامع و محدود کردن دین از عرصه حکمرانی به امور فردی، ناکارآمدی حکومت های دینی بوده است. 🔸لذا ما باید از تاریخ عبرت بگیریم. در طول تاریخ، هم طبقه اشراف به دین احساس بی نیازی می کردند و علیه حکومت دین طغیان می کردند، هم توده های مردم و مستضعفین؛ چون دین را در مدیریت جامعه و رفع فقر و تبعیض و فساد، ناکارآمد می دیدند و این نقطه آغازین سکولاریسم بود! 🔹ما تحت لوای نظام جمهوری اسلامی باید همواره بین بیم و امید باشیم. حضرت امام(ره) می گفت: «اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرن‌ها به طاق نسیان سپرده می‌شود!» 🔸مسئله اصلی اینهاست نه اولویت های فرعی و دهم! فلسفه حکومت دینی رفع فقر و ظلم است. بترسیم از بلای سکولاریسم! همان بلایی که سر مسیحیت آمد و امروز هیچ روحانی مسیحی جرأت ندارد بگوید مسیحیت برای مدیریت جامعه و رفع تبعیض و برقراری عدالت، طرح و برنامه دارد! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3