دوستی از نقش و جایگاه حوزه علمیه در این مسئله پرسید، عرض کردم که حوزه اساساً در متن و میدان اقتصاد نیست که بخواهد نقشی داشته باشد. برخی اساتید حوزه و برخی مؤسسات مستقل، حرکاتی داشته و تولیداتی هم داشته اند اما به طور کلی در این عرصه حرفی برای گفتن ندارند؛ حرفی که جامعه علمی و دانشگاهی و نخبگانی کشور پذیرای آن باشد ارائه نکرده اند؛ خُرده گفتمان هایی در حوزه شکل گرفته اما در اکثریت نیست. در عرصه علوم انسانی بالاخص اقتصاد، خلاء نظری و تئوریک داریم و به صورت جدی در این حوزه کار نکردیم. بخش اعظمی از متون و محتوایی که در حوزه محوریت دارند و وقت اساتید و طلاب را گرفته، بخش اعظمی از این متون، نسبتی به جامعه و مسائل جامعه و نیازمندی های مردم ندارد؛ اقتصاد، مسکن، معیشت و اشتغال برای حوزه اولویتی برای پرداختن ندارد. مباحثی که ارائه می شود نسبتی با مسائل جامعه کارگری با 15 میلیون جمعیت، جامعه معلمان، جامعه بازاریان و غیره ندارد. نه تنها متون دروس و محتوایی که ارائه می شود و یک طلبه سالها باید وقت خودش را وقف این مباحث کند، بلکه حوزه موضع هم نسبت به این مسائل و موضوعات ندارد. مثلاً موضع حوزه درباره سیاست های اصل 44 چیست؟ چه موضعی نسبت به خصوصی سازی دارد؟ چه موضعی نسبت به اصل 43 دارد؟ درباره مولدسازی اموال ملت چه بحثی دارد؟ و ... . برخی از خُرده گفتمان ها و اساتید روحانی بزرگوار هم که به این مسائل ورود می کنند و تولیداتی از جنس پژوهش یا موضع رسانه ای دارند، این خروجی سازمانی و تشکیلاتی حوزه نیست. اینها کارهای شخصی و مستقل خودشان است. آن تحولی که رهبر انقلاب بیش از 20 سال درباره حوزه گفتند هیچوقت اتفاق نیفتاد و شکل نگرفت. همان نگاه سنتی کماکان حاکم است. امام بزرگوار اگر میخواست روی همان ریل سابق علمای سلف پیش برود نهضت و انقلابی بوجود نمی آمد. خیلی از طلاب عزیز با معنویت و علاقه و دغدغه دوست دارند کاری کنند اما یا گرفتار مسائل معیشتی خود هستند یا هم نمی دانند که چه کنند! چون جهت گیری ریل به سمت دیگری می رود. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3