🔴 حرف مرد، یکی نیست؛ دوتاست! 🔹از قدیم ضرب‌المثلی بین مردمان راه افتاده که "حرف مرد یکی است"؛ ضرب‌المثل قدیمی ایرانی که دو وجه دارد؛ یکی درباره آنانی‌است که از سر لجاجت و کبر و غرور دست از حرف اول برنداشته و روی حرف خود مصر هستند! دومی درباره جوانمردانی است که وقتی حرفی زدند و عهدی بستند تا پای جان پای آن عهد باقی می‌مانند و در این زمان‌ها می‌گویند "حرف مرد یکی است"! 🔹اما واقعیت این است که حرف مردان در خیلی از بزنگاه‌ها دوتاست. چه آنانیکه با رسول خدا پیمان بستند که با علی می مانند و نماندند و چه آنانیکه در یک زمانی علیه امام معصوم ایستادند اما باز از لجاجت برگشتند! 🔹حرف من در این مطلب کوتاه، حرف از مردی است چون حضرت حُرّ! آن جوانمرد آزاده؛ حر بن یزید ریاحی از خاندان معروف عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود. به ‌درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین فراخوانده شد. او به سرکردگی هزار سوار به مقابله شاه کهکشان‌ها رفت.   🔹آن بزرگمرد در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف»، راه را بر فرزند فاطمه بست و مانع از حرکت او به سوی کوفه شد. پور حیدر، با دستان خود سپاهیان حر را سیراب کرد و حتی به عباس دستور داد که به اسبان جماعت کوفه آب دهند؛ همان اسبانی که روز عاشورا نانجیبانه بدن عبدالله ۱۱ ساله حسن بن علی را با بدن مطهر شاه کربلا ممزوج کردند! 🔹حسین، آن ذبح عظیم، از حر خواست که اجازه دهد به کوفه برود؛ حر مانع شد و گفت: "مامورم و معذور؛ یا باید با یزید بیعت کنید یا اجازه ورود ندارید"، یوسف فاطمه فرمود پس اجازه دهید به مدینه برگردیم؛ حر پاسخ داد: "یابن رسول‌الله نه کوفه و نه مدینه؛ راه دیگری برگزینید". پسر فاطمه آن جمله معروف را فرمود که ای حر مادرت به عزایت بنشیند که حر بخاطر دخت نبی حرمت نگه داشت و پاسخ نداد! 🔹سرانجام حر که با ۱۰۰۰ سرباز دل زینب و بچه‌های حسین را لرزانده بود کاروان حسین را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و حسین در آنجا فرود آمد. 🔹آن مرد آزاده، جناب حُر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین پیوست. توبه کنان با شانه‌های لرزان و چشمان گریان کنار خیمه‌های حسین آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید. حر با اذن امام حسین به میدان رفت و در خطابه‌ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و به شهادت رسید. 🔹حسین بن علی بر بالین حر رفت و به او گفت: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته‌ است، حر و آزاده‌ای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک امک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخرة» و دست بر چهره‌اش کشید. حسین با دستمالی سر حر را بست. پس از عاشورا بنی‌تمیم او را در فاصله یک مایلی از حسین دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، بیرون کربلا در جایی که در قدیم به آن «نواویس» می‌گفته‌اند.   🔹حر اگرچه اشتباهی استراتژیک کرد و چنانچه در برابر امام نمی‌ایستاد کسی چه می‌داند شاید اگر حر آن اشتباه را نمیکرد واقعه کربلا اتفاق نمی افتاد؛ و این نشان از تاثیرات مهم تصمیمات خواص است. اما حُر اثبات کرد که حرف مرد یکی نیست؛ بلکه دوتاست... ✅ دست‌نوشته‌های : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3