هدایت شده از معین 🇵🇸
دل آسمان هم از سیاهی شهر خون شد، درختان به شوق رخت سفید، کاسه آب پشت‌سر برگ‌ها ریخته‌اند و دست گدایی به سمت ابرها دراز کرده‌اند. دانه‌های برف با عشوه‌گری به سمت چشم مشتاق کودکان پایین می‌آیند. از سکوت شهر پیداست انتظار سروصدای بارش برف را نمی‌کشید، این نگین‌های بلورین پایین آمده‌اند تا عیار شهر را بالا برند؛ آمده‌اند تا دوباره چشم شهر را روشن کنند... شاید خدای آسمان، قصد گردگیری زمین را کرده است... «گردگیریِ زمین» روز زمستانیِ پاییز مشهدالرضا، ۱۳ آذر ۱۴۰۱