🏴
#شرحی_بر_حدیث_کساء 🏴 ۱
#اسرار_فاطمی
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
🏴 اسوه ی حسنهای که در باطن و حقیقت رسول الله مستکن و مستقر است، حقیقت عصمت کبرای فاطمی میباشد. حقائق، اسوه ی رقائقاند و مقام احدی فاطمی دارای رتبه ی امومت و مرجعیت اولی بوده و حجت بر حجج الهیه است. بدین وجه حضرت رسول ختمی صلی الله علیه و آله، آن ناموس و محبوبه ی ذات اقدس غیب الغیوبی را امّ ابیها خطاب فرمود؛ «سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمَّةِ» ؛ حقیقت ولایت ائمه ی اطهار، تجلّی نور سیاه ذات، اعنی نور فاطمی میباشد که این حجج تامّه ی الهی و دلایل اراده ی ذات ربوبی در متن جان او مندرجاند و او اصل و معدن آنها میباشد. با اشاره به این جایگاه، حضرت صاحب الأمر روحی فداه فرموده است: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» و چون آن صدیقه ی طاهره، امّ الکتاب وجود و صاحب مقام محمود و تنها امّ ابیهای عالم وجود است، مرجع حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در قبض و بسط و مصائب و شدائد بوده است.
🏴 در واقعهی حدیث شریف کساء، چون بر حضرت رسول ضُعف غلبه کرد به حضرت فاطمه سلام الله علیها پناهنده شد و شاید ضُعف مقام تدلّی و فقر محض باشد و آن سرّ امامت است که هر زمان این تدلّی و ضعف و فقر در نهایت غلبه ممکنه بر ائمه علیهم السلام غالب میشد، مییافتند که به سرّ امامت نائل گشتهاند. افتقار ممکن، مفتاح جود واجب است و چون فقر امام اتمّ فقر ممکن و نهایت بی منتهای آن است، سبب جود اتمّ واجب میشود و بساط کثرات گسترانیده میشود. حاصل این ضُعف و فقر، ظهور ولایت مطلقه با جمیع شئونش تحت قبای احدی فاطمی است لذا حضرت رسول با توجه به این مقام و حصول فقر محض که فخر ممکن است، به کهف و لواء عصمت ذات فاطمی وارد شد و چون در این عبای عزّت پوشیده شد، بدر امامت در سیمای شان به تمامه و کماله تلألؤ نمود که فاطمه امام آفرین است پس حضرت سیده عالمیان و آدمیان فرمود: «اُعیذُک بِاللهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ»
🏴 الله، اسم جامعی است که تحت او همهی اسمای حسنای الهی مستجمع است لذا حضرت فاطمه که مظهر احدیت الجمع است، جناب ختمی مرتبت را از این فقر محض به پناه اسم جامع که تجلّی اسماء و تعین ذات و موطن تقدیر و هدایت الهی است رساند...
#علی_نقطه_آغاز_وجود ، ص ۱۵۴
#ح_م