درباره یکی از سریال های موفق در طول این سالها سریال بچه مهندس بود. هم خانواده ها مشغول بودند. هم بچه ها می‌دیدند. هم میشد درس های تربیتی و اقتداری ازش آموخت و ده ها نکته دیگه. ما هم این شبها داریم تکرار فصل دومش را نگاه میکنیم. نکته ای که بیشتر نظرم را جلب کرد و چقدر جا داشت که بیان کردند و ای کاش دستشون بازتر بود و بیشتر مانور میدادند، بحث وابستگی جواد و مومو بود. وابستگی که حاصل سالها کودکی است. وابستگی که نه غرض و مرض و ناپاکی در آن هست و نه بیگانه با زندگی بسیاری از نوجوان های ما. پدران مادران لطفا این مسئله را جدی بگیرید. این را کسی دارد به شما میگوید که وقتی کتاب تب مژگانش را نوشت، تعداد قابل توجهی جوان و نوجوان به او پیام دادند و گلایه کردند که چرا زودتر ننوشتی؟ چرا دیر برای نوشتن آن اقدام کردید و هزاران نکته دیگر. فیلم بچه مهندس، مخصوصا مطلب خاصی که در این نوشتار به آن اشاره کردم، شروع یک ماجرا بود. و باید بیشتر از دهه هشتادی ها و نودی ها نوشت. مخصوصا مسایل عاطفی و احساسی فوق قوی که آنها را درگیر خود کرده و متاسفانه یا محکوم به بایکوتشان میکنیم یا محکوم به سانسور. لطفا از کودکی، عواطف و احساسات فرزندان دلبندمان را مدیریت کنیم؛ با فرزندآوری با کم کردن فاصله سِنی بین بچه ها. با دادن آزادی به بچه ها برای بیان آنچه برایشان دغدغه است. با مدیریت رابطه آنها با فرزندان دیگران علی الخصوص از جنس مخالف. با آشنا کردن آنها به نحوه صحیح ارتباط با همسالان. با نگذاشتن نام آنها در کنار اسم دیگران به عنوان اینکه بختشان را در آسمان ها بسته اند. و... جواد در سریال بچه مهندس، با همه مشکلاتی که میجنگید، با احساس فوق قوی عاطفی که نسبت به مومو داشت، دست و پنجه نرم می‌کرد و سالها محبتش را دل نگه داشته بود. فقط بخاطر یک اتفاق که آنها را در کودکی، سر راه هم قرار داده بود. گاهی والدین اطلاع ندارند اما فرزندشان دچار اتفاقی شده که دلش گیر است اسمش را نمی‌داند چیست؟ همین قدر میداند که کششی دارد و به طرف کسی تمایل دارد یا شرم میکند و سربسته نگهش میدارد یا میرود دنبالش و حاشیه سازی میکند به هر حال وظیفه من و شمای والدین، پاک کردن صورت مسئله نیست چه اشکال دارد با پسر یا دخترمان از عشق حرف بزنیم؟ از اینکه هر کششی اسمش عشق نیست و گاهی تمایل شدید قلبی است که به خاطر آینه بودن قلب و جان نوجوان، تحملش برایش دشوار است بگوییم: « جای نگرانی نیست درست میشود از همین جاها میشود تمرین پاک دامنی کرد از همین جاها میشود روش های خود مراقبتی را یاد گرفت تکرار میکنم؛ جای نگرانی نیست گناهی هم مرتکب نشدی کمکت میکنم که از این مرحله به سلامت عبور کنی.»