بسم الله الرحمن الرحیم 💞 💞 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت بیست و نهم» روزهای آخر ماه رمضان بود. از همان روزها که مردم با هم درباره احتمال بیست و نه روز و یا سی روز شدن ماه رمضان حرف میزنند. داود در مسجد داشت برای بچه ها قصه شهید ادواردو آنیلی را کامل و تمام میکرد. [با این که ادواردو با بسیاری از رهبران مذهبی جهان ملاقات کرده بود، اما شیفته سادگی و قدرت معنوی امام خمینی شده بود. با مدرک دکترا و ثروت بی نظیر و موقعیت خانوادگی بالا اما تصمیم گرفت که پای اسلام و اعتقادش به امام خمینی بایسته. بچه ها باورتون میشه اینقدر باهوش بود که حتی یه جایی نوشته بود که مطمئنم که توسط اسرائیل و صهیونیست کشته میشم. مطمئن بود که بزرگترین دشمن بشریت اسرائیل هست و تلاش میکرد با نزدیک شدن به امام و انقلاب اسلامی در مسیر مبارزه با اسرائیل قدم برداره. بخاطر همین فهمیده بود که با کارهایی که کرده و موقعیت خانوادگی که داره، اسرائیل تحمل نمیکنه که شیعه و عاشقِ انقلاب اسلامی و عاشق امام خمینی در ایتالیا به اون همه ثروت و موقعیت بالایی برسه. دقیقا هم همینطور شد. ادواردو در سن 46 در تاریخ 24 آبان 1379 که میشه سال 2000 میلادی در یک حادثه مشکوکِ رانندگی به شهادت رسید. وقتی به شهادت رسید، تا دو روز بعدش قاضی ایتالیایی اعلام کرد که خودکشی کرده و چند ماه بعدش گفتند که خودکشی نبوده و در حاثه رانندگی از بین رفته و بعدش هم به کسی اجازه تحقیق درباره این شهید بزرگوار ندادند. بچه ها اینا رو گفتم که بدونین اینقدر اسلام دین بزرگ و جذابی هست و اینقدر انقلاب اسلامی جذابیت داره که از سراسر دنیا آدمای درجه یک رو جذب میکنه. آدمایی که میتونستن خیلی بهتر از من و شما زندگی کنن و کلی امکانات داشته باشن و در دریایی از ثروت و قدرت غرق باشن. اما مگه میشه به دلی که عاشق امام خمینی و انقلاب اسلامی شد، یه شکلات ارزون بدی و بگی ولش کن و به زندگیت و خوشیت برس؟! دل و فکر آدم قبول نمیکنه. یه جایی آدم کم میاره. یه جایی آدم میبُره. ما از این مدل آدما کم نداریم. اگه از این قصه خوشِتون اومده، میتونم بعد از ماه رمضون دونه دونه براتون تعریف کنم...] وقتی قصه برای بچه ها تمام شد، داود به بیات زنگ زد. -سلام. احوال شما؟ -سلام حاج آقا. تشکر. نماز روزه هاتون قبول باشه. -تشکر. از شما هم قبول باشه. فرصت مکالمه دارین؟ -بله بله. مگه ما چند تا آقاداود داریم؟ -تشکر. نگران وضعیت سروشم. کاری میشه براش کرد؟ -تو این چند روزه سروش حداکثر همکاری رو داشته. خیلی صادقانه جواب میده و همکاری میکنه. بعلاوه این غیر از قضیه آتیش زده در و دیوار مسجد، دیگه تو هیچ کدوم از کثافت کاری های آرش و غلامرضا دخالت نداشته. -چقدر خوب. یه سادگی خاصی داره بیچاره! -دقیقا. و همین سادگیش کار دستش داد. -و جالبه بدونین همین سادگیش باعث شده بود که محبت یه دختر خانم محترم به دلش بیفته و محبت همون دختره هم نجاتش داد. ادامه👇