ماشین قُراضه سال‌ها سایه‌ی بیابان را به دیروز می‌دوخت در خاموشیِ سکون؛ و سرابِ حرکت را به فردا، با زوزه‌های باد، در سرش. غربت یعنی جا ماندن میان هیچ‌کجا و همه‌جا؛ زنده در خاطره‌ها، مُرده در زمان. @mohammad_javad_ghiasi