⏺ دانش افزایی مستمر هر طلبه‌ای با شناختی که از معارف دینی داشته به مسائل بسیار مهم و لازمی مواجه شده که آموختن آنها را به دیگران خصوصا نسل جوان لازم می‌شمارد. طبعا به جهت همین احساس ضرورت آمادگی‌های لازم برای ارائه آنها را نیز به دست آورده است. این موارد جلوه‌های ویژه کار یک طلبه به شمار می‌رود؛ زیرا هم اعتقاد فراوانی به آن دارد و آن را از سر سوز درون و یافت شخصی بیان می‌کند نه تصنعی و فرمایشی و هم مهارت کامل برای بیان آن را به دست آورده است. وقتی روحانی به صورت منتشر تبلیغ می‌کند و در طول سال به مراکز مختلفی تردد دارد در هر نوبت با مخاطبان جدیدی مواجه می‌شود که همه نیازمند آن مباحث هستند. روحانی احساس می‌کند که تا این پیش‌نیاز‌ها را عرضه نکند نوبت به مطالب پس از آن نمی‌رسد. این پیش‌نیازها از طرفی بسیار اساسی و غیرقابل چشم‌پوشی هستند و از طرفی ارائه آن توسط روحانی چندان زحمت و مؤونه‌ای ندارد. در طول مدت ده روزه یا یک ماهة تبلیغ، این پیش‌نیازها به خوبی عرضه می‌شود اما هرگز نوبت به مسائل پس از آن نمی‌رسد. نتیجه این می‌شود که روحانی خود را نسبت به آمادگی‌های بعدی بی‌نیاز می‌انگارد و مانند معلمی که همواره کلاس اول را درس می‌دهد از رشد شخصی باز می‌ماند و همواره به سخنرانی‌های مفید ولی تکراری بسنده می‌کند. اما اگر فرض کنیم در یک کانون تبلیغی به صورت مستمر حضور یابد نمی‌تواند مباحث تکراری عرضه کند و باید مخاطب را کلاس به کلاس بالا آورد و روز به روز با مطالب بعدی آشنا سازد. این موضوع باعث می‌شود که در تکاپوی آماده‌سازی محتوای جدید برآید و خود نیز بهره تازه‌ای برد. ⏺ آشنایی با صفر تا صد فرایند تحول انسان روحانی باید مدیریت تحول یک انسان را بر دوش گیرد و تنها به بیان چند نکته مفید بسنده نکند. تبلیغ در معنای پیشرفته خود تحول بخشیدن به انسان است. مخاطب تبلیغ باید تغییری در خود احساس کند و مسیری را طی نماید. این تغییر تنها آموختن چند نکته جدید نیست، بلکه یک تحول پایدار و اساسی است. اگر روحانی خود را نسبت به صفر تا صد تحول انسان مسوول بشمارد نه این که از ابعاد مختلف زندگی انسان تنها یک قطعه را مد نظر قرار دهد و ما بقی را به خود او بسپارد. مبلغ باید مربی باشد. اگر مربی باشد با دردها از نزدیک آشنا می‌شود و نسبت به فرایند کامل تربیت احساس مسئولیت می‌کند اما اگر فقط خود را موظف به بیان مسائل مفید ببیند هیچ وقت احساس کمبود نمی‌کند. پدران در مقام تربیت فرزند این تجربه و وظیفه را دارند که او را کامل بار آورد نه این که فقط چند نکته با او در میان بگذارد و او را در مسیر تربیت تنها گذارد. مبلغ موفق نیز به سان یک پدر معنوی این گونه عمل می‌کند. حال اگر فرض کنیم مبلغ به صورت مستمر به جایی رود می‌تواند منحنی رشد مخاطبان خود را در یک زمان نسبتا طولانی در نظر داشته باشد و از نیمرخ تحول آنان سراغ گیرد و آنان را پله به پله رشد دهد. اما وقتی که به صورت منتشر فعالیت می‌کند طبعا از این مساله محروم می‌گردد. تبلیغ متمرکز تبلیغی معطوف به «تربیت» است . یعنی از سطح اولیه تبلیغ فراتر می‌رود و آرام آرام صورت تربیتی به خود می‌گیرد. پس از چندی از آن هم فراتر خواهد رفت و صورت «ساختارسازی» و «مهندسی اجتماعی» خواهد گرفت. این همه امکان و فرصت در تبلیغ منتشر وجود ندارد. ⏺ آشنایی با فضاهای مختلف و به دست اوردن تجارب جدید امتیاز ویژه تبلیغ منتشر این است که طلبه را با محیط‌ها فرهنگ‌ها و شرایط مختلف آشنا می‌سازد و تجربیات اجتماعی او را بسیار بالا می‌برد. نفس حضور در میان جوامع مختلف در پیچیده ساختن شخصیت انسان مؤثر است و او را ورزیده و توانا می‌سازد. همین اطلاعات در انتخاب نقطه تمرکز بسیار مورد نیاز است. یعنی اگر کسی بخواهد تبلیغ متمرکز را آغاز کند باید توجه داشته باشد که انتخاب نقطه تمرکز به معنای صرف انرژی بسیار زیادی در سال‌های متمادی است. برای این موضوع باید دقت کافی صورت گرفته باشد که این همه نیرو و زمان در جای شایسته‌ای صرف شود. https://eitaa.com/mohammad_nooori