⏹ امام جریان حق ⏹ پیامبر خدا فرمودند: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه در جریان مقابله تاریخی ایمان و کفر و نزاع طولانی حق و باطل هرکس باید امام جریان حق را در زمان خود بشناسد. • بداند پشت چه کسی حرکت کند؟ • زیر چه پرچمی سینه بزند؟ • سیاهی چه لشکری باشد؟ • در رکاب چه کسی بماند؟ • و در کدام جبهه توان خود را خرج کند؟ ⏹ هر کس باید موضع خود را روشن کند که: • به دنبال امام جبهه حق است یا به دنبال دیگران؟ • حرکت و سکون او به نفع جریان تاریخی توحید و ایمان است یا آب به آسیاب دیگران؟ • سخن و سکوت او، موضع‌گیری و فریاد او، امضا و حرکت او، پیوندها و بیانات او و خروش و خاموشی او جبهه امام علی را بیشتر تقویت می‌کند و خوشحال می‌سازد یا جریان معاویه دوران را؟ • وجود او به نفع کدام جریان خرج می‌شود؟ ⏹ بی‌گمان امت شیعه در عصر غیبت ولی عصر عج، بدون امام نیست و به فقیهان واجد شرایط ارجاع داده شده است. فقیه جامع شرایط حصن اسلام و پاسدار دین و مدافع مکتب در مقابل دشمنی‌ها است و در یک جریان تاریخی و مقیاس جهانی ایتام آل پیامبر را از دهان و چنگال گرگ‌ها رها می‌سازد. راهبر امت کسی است که کشتی طوفان زده مومنان را از امواج فتنه و بلا حفظ کرده و انواع توطئه‌ها و خباثت‌ها را با سرانگشت اشاره خود خنثی ساخته است. فقیه جامع شرایط کسی است که پرچم شیعه را بر دوش گرفته و اقامه دین و مکتب را در دنیای پرهیاهوی امروز بر عهده دارد. فقها امنای رسل هستند و کاری را که پیامبران الهی انجام می‌دادند در مقیاس جهانی دین خاتم بر دوش دارند. ⏹ هر کس باید امام زمانه و راهبر دوران خود را بشناسد تا در فتنه‌های گمراه‌کننده سرگردان نشود و معرفت امام زمان فقط شناختن نام و نسب امام غایب نیست. • شناخت پیشوای حاضر است و دانستن خط راهبر و سلسله‌دار امت. • شناخت جلودار این حرکت تاریخی و جهانی است. • شناخت مدیری است که شیعه را از کریوه‌های پرخطر عبور می‌دهد. پیشوایی حرکت‌آفرین و جهت‌بخش که در مقابل همه باطل ایستاده است و امت را بر علیه جریان کفر یک‌پارچه می‌کند. • آن کس که پرچم اسلام را بلند کرده و بار شیعه را برمی‌دارد. • آن کس که تمام جبهه کفر در مقابل او ایستاده است. • آن کس که دشمن شماره یک سردمداران طاغوت و ایمه کفر است و آماج خباثت‌های آنان قرار می‌گیرد. ⏹ بنا بر فرمایش رسول پیامبر کسی که راهبر زمانه خود را نشناسد به مرگ جاهلیت خواهد مرد حتی اگر عالم دین یا استاد و محقق حوزه بوده و عمامه پیامبر بر سر داشته باشد یا حتی اگر عبادت‌های طولانی و مناجات‌های شبانه سوزناک داشته و حضور قلبش در نماز از همه بیشتر باشد و عالم ربانی تلقی شود. هرچه باشد از ابوموسای اشعری مقدس‌تر نیست. زمانی که مالک اشتر در رکاب امیر مؤمنان می‌رزمید و می‌خروشید ابوموسای اشعری در محراب عبادت سر به سجده داشت و با حضور قلب و اشک جاری و با سوز دل و حال معنوی با خدا مناجات می‌کرد و لذت عرفانی می‌برد. اما همه این عبادات حبط شد و مات میته الجاهلیه: • چون امامش را نمی‌شناخت • چون با عبادتش امام زمانش را رها کرده بود • چون سجده و عبادتش تقویت جبهه معاویه بود. • چون معاویه و عمروعاص عبادت او را دوست می‌داشتند و آرزو می‌کردند مالک اشتر و دیگر یاران امام هم صحنه را ترک کنند و به این عبادات‌ها بپردازند. • چون عبادتش بدون امام بود و آب به آسیاب طاغوت می‌ریخت. ⏹ اگر اساتید حوزه و دانشگاه در شرایطی که امام جامعه به یاری آنان نیاز دارد تنها به کار درس و بحث و تحقیق یا عبادت و سلوک و تربیت شاگرد بپردازند با ابوموسی اشعری چه تفاوتی دارند؟ اگر به تصمیم و تدبیر و فرمانش آسیب رسانند و از تحت تبعیت او درآیند و خون به دل او کنند و سخن او را تضعیف نمایند بدون شک رشته ولایتشان قطع می‌شود و عملشان حبط و نابود می‌گردد. در یک حرکت امتی تاریخی و در یک جریان توفنده ایمانی و در مصاف با دنیای ظلم و استکبار و سلطه که تمام کفر در مقابل این شیعه بسیج شده و صف‌آرایی کرده است و همه احزاب خود را برای برانداختن نام خدا و دین خدا و شریعت الهی به میدان آورده اند و تمام تلاش خود را در برابر صدای اسلام و به نیت خاموش‌سازی آن به کار می‌گیرد و ارزش‌های الهی را تضعیف می‌کنند هر حرکت مخالفی خروج از ولایت ایمانی است.