شهربانوئی، فخر عجم و یار حسین آفتاب آینه ای، در خور دیدار حسین ماه رویی که ندید آینه ای رویش را چشمی آگاه نشد سلسله مویش را چشمه ای پاک تر از آب و فراتر از نور پای تا سر همه آینه ی لبریز حضور گلی از باغچه سلسله ساسانی سرو بانوئی با رایحه ایرانی شاهدختی که پی حق طلبی حق را جست تشنه هو شد و سرچشمه مطلق را جست در حقیقت طلبی همسفر سلمان شد مادر نه فلک روشن جاویدان شد بست پیمان وفا با گل بستان بتول گشت خوشبخت عروس حرم آل رسول @mohammadrezakakaei