#به_مناسبت_سالروز_آزادی_اسرا
۲۶ مرداد
✨ روزی که وطن دوباره نفس کشید؛ لحظاتی از بازگشت آزادگان
۲۶ مرداد، فقط یک تاریخ نیست…
یادآور روزی است که قلب ایران دوباره تپید؛ روزی که آسمان، پرچمهای سبز و سرخ و سفید را در آغوش گرفت، و کوچهها لبریز از گل و هلهله شد.
آن روز، مادرانی که شبهای بیپایان چشم به راه مانده بودند، با شاخههای یاس و گل سرخ به استقبال فرزندانشان دویدند.
پدرانی که قامتشان از سنگینی انتظار خمیده بود، بار دیگر قد برافراشتند.
و فرزندانی که سالها تصویر پدر را فقط در قاب عکس دیده بودند، با گریهای آمیخته به لبخند، در آغوش امن او آرام گرفتند.
اما… چه کسی میتواند دلتنگیهای آن سالهای اسارت را روایت کند؟
چه کسی میتواند بگوید دل یک مادر در هر شبِ بیخبری چه تپشی داشت؟
و چگونه بگوید از اضطرابی که هر لحظه چون خاری در جان خانوادههایشان مینشست؟
آزادگان ما، با دستهای خالی اما با دلهایی سرشار از ایمان، سالها رنج اسارت را تاب آوردند؛
در پشت میلههای سرد، در زیر فشار شکنجهها، در تنهایی غربت، ایمانشان را فریاد زدند.
آنها نگران وطن بودند؛ نگران اینکه مبادا سایه دشمن بر سر خاکشان سنگینی کند.
و در همان حال، دلهای ما در این سو، از دلتنگی و بیقراری شعله میکشید.
و سرانجام… روز موعود فرا رسید.
اتوبوسها یکییکی وارد شدند.
اشکها و لبخندها درهم آمیخت.
صدای صلوات، فضا را پر کرد.
و وطن، نفس تازهای کشید…
آزادگان آمدند؛ با چهرههایی آفتابسوخته، لباسهایی ساده، اما با قلبهایی بزرگتر از دنیا.
آنان تنها جسم خود را به میهن باز نیاوردند؛ بلکه ایمان، عزت، صبر و غیرت ایران را نیز از میان سیاهی اسارت به خانه آوردند.
🌹 امروز، سر بر آستان این غیورمردان فرود میآوریم؛
با تمام وجود میگوییم:
«قهرمانان صبور وطن!
ای شکوه ایمان و ایستادگی!
ما هنوز هم قدردان شما هستیم، و هرگز رنج اسارت و دلتنگی سالهای جداییتان را از یاد نخواهیم برد…»
ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ
✍
#فدایی_مولا
✍
#مجری_طرح_تربیتی_امین_پناهی
#استان_قم_ناحیه_۴